خطرناک‌ترین درخت در جهان

از آنجایی که فوربول به راحتی در آب حل می شود فکر ایستادن زیر درخت سیبچه مرگ در یک روز بارانی را نیز باید از سر خود بیرون کنید زیرا قطرات باران حاوی شیره این درخت نیز می توانند سوختگی پوست را موجب شوند.

درخت سیبچه مرگ یا انجیر زهری (Hippomane mancinella) که گاهی اوقات به نام سیب ساحلی نیز شناخته می شود بومی مناطق گرمسیری جنوب آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی، کارائیب و بخش هایی از شمال آمریکای جنوبی است. این درخت در زبان اسپانیایی به نام «آربل دلا مورته» نیز شناخته می شود که به معنای «درخت مرگ» است. بنابر کتاب رکوردهای گینس، سیبچه مرگ در حقیقت خطرناک‌ترین درخت در جهان است.

 

به گزارش "گروه علم و فناوری" عصرایران، آن گونه که موسسه غذا و علوم کشاورزی فلوریدا تشریح کرده است، تمامی بخش های درخت سیبچه مرگ فوق العاده سمی هستند و تعامل با آن یا خوردن هر بخشی از این درخت می تواند کشنده باشد. سیبچه مرگ به جنس یوفوربیا (Euphorbia) تعلق دارد.

 

این درخت شیره ای غلیظ تولید می کند که از هر قسمت آن - پوست درخت، برگ ها و حتی میوه - خارج می شود و در تماس با پوست می تواند تاول های شدید ایجاد کند. این شیره حاوی طیف گسترده ای از سموم است اما جدی‌ترین واکنش ها از فوربول، یک ترکیب آلی که به خانواده دی‌ترپن استرها تعلق دارد، ناشی می شود.

 

از آنجایی که فوربول به راحتی در آب حل می شود فکر ایستادن زیر درخت سیبچه مرگ در یک روز بارانی را نیز باید از سر خود بیرون کنید زیرا قطرات باران حاوی شیره این درخت نیز می توانند سوختگی پوست را موجب شوند.

 

جدی‌ترین تهدید از سوی میوه های کوچک این درخت ناشی می شود. خوردن میوه سیبچه مرگ می تواند کشنده باشد زیرا استفراغ شدید و اسهال بدن را به نقطه ای بدون بازگشت می رسانند.

 

 

این گیاه روده و معده را تقویت وسموم را از بدن خارج می کند!


روغن فندق نیز برای از بین بردن سرفه و بیماری‌های کبدی بسیار مفید است و به دلیل داشتن فسفر زیاد، مغز را تقویت می‌کند و برای افرادی که کارهای فکری می‌کنند، مصرف آن توصیه می‌شود.

با نزدیک شدن به سال نو، بازار خرید آجیل و مغز دانه‌ها گرمتر می‌شود اما کمتر کسی از خواص مغز دانه‌های موجود در آجیل‌ها آگاهی دارد.

دکتر محمد باقر مینایی، متخصص طب سنتی گفت: فندق مغز دانه‌ای است که از نظر طب سنتی، طبیعت گرم و خشک دارد و دارای مقدار کمی مواد نشاسته‌ای است.

وی با بیان اینکه این گیاه دارای مواد مغذی فراوانی مثل کلسیم، پتاسیم، فسفر، منیزیم، سدیم و آهن است، گفت: این مغز دانه غذای بسیار مناسبی برای مبتلایان به دیابت است.

مینایی افزود: این گیاه روده و معده را تقویت و سموم را از بدن خارج می‌کند، اما فشار خون را بالا می‌برد و برای افراد مبتلا به فشار خون توصیه نمی‌شود.

وی گفت: روغن فندق نیز برای از بین بردن سرفه و بیماری‌های کبدی بسیار مفید است و به دلیل داشتن فسفر زیاد، مغز را تقویت می‌کند و برای افرادی که کارهای فکری می‌کنند، مصرف آن توصیه می‌شود.

این پزشک طب سنتی در پایان تصریح کرد: فندق فواید زیادی دارد، اما به شرطی که در مصرف آن زیاده روی نشود، در صورت مصرف زیاد، دل درد، نفخ شکم و استخراج از عواض آن است. همچنین توصیه می‌شود افراد سرد مزاج نیز فندق را به تنهایی نخورند و آب یا عسل را با آن‌ همراه کنند.

چند نمونه از خطرناکترین گیاهان دنیا!!!!!

در کوه ویکتوریا در فیلیپین نوعی گونه گیاهی(Giant Pitcher Plant) وجود دارد که در داخل آن ماده ای شهد مانند برای جلب توجه حشرات قرار دارد.این ماده به دلیل چسبندگی زیاد طعمه را به درون خود میکشد و به این ترتیب حشره تیره بخت(!) مورد استفاده این گیاه قرار میگیرد


Venus flytrap نوعی گونه گیاهی در ظاهر بسیار زیباست و از این نظر باعث جلب حشرات میشود.وقتی طعمه روی آن قرار میگیرد با تحریک اندامهای مومانند روی آن پتانسیل الکتریکی برگ تغییر میکند و ناگهان بسته میشود و آنزیمهای تجزیه کننده شروع به هضم طعمه میکنند.

 

Bladderwort نوعی گیاه گوشتخوار آبزی است که از موجودات آبزی یا سخت پوستان کوچک تغذیه میکند.ابتدا طعمه در اندامهای کیسه مانند آن به دام می افتد .سپس در طولانی مدت در همان جا دار فانی را وداع میگوید(!)


monkshood نام نوعی گونه گیاهی بنفش رتگ است که در برخی مناطق جهان از آن به عنوان چاشنی در خورشها استفاده میکنند.اگر هنگام چیدن آن از دستکش استفاده نشود،منجر به ایجاد بیماری های پوستی میشود.

 


Castor Bean plant

  نوعی گونه لوبیاست که در برگهای آن مقدیر انبوهی سم وجود دارد.


گیاهان عجیب

گیاهانی که شبیه به سنگ هستند

”سنگ زنده“ گیاهی گوشتی کوچکی است که در بیـابان ها زیست می کند. این گیاه تقریبا هم سطح زمین رشد می کند و دقیقا شکل سنگ است؛ به همین دلیل تشخیص آن به سختی امکان پذیر است.

شاید برای در امان ماندن از شرّ حشرات و حیوانات جونده و خورده نشدن، این گیاه شبیه به سنگ است.

 بذر های این گیاه شبیه به سنگ های کوچک می باشند؛ پرندگان بذر های سنگریزه ای شکل این گیاه را می خورند. به دلیل پوشش سختی که بذر ها دارند، دستگاه گوارش پرنده نمی تواند بذور را هضم و از مواد غذایی داخل آن استفاده کند؛ لذا پرندگان بذر ها را در مناطق مخـتلف دفع می کنـند. در نتیـجه این گـیاه از این طریـق تکـثیر می شود.

گیاهان خفه کننده (Strangler Plants)

بذر های فیکوس، روی شاخۀ درختان جوانه می زنند و ریشه نابجا تولیـد می کنـند؛ این ریشـه های نابـجا دور تا دور تنـۀ درخت می پیچند و به سمت زمین حرکت می کنند، در اعماق خاک فرو رفته و به مرور زمان قطور تر و ضخیم تر می شوند.

با گذشت چندین سال، ریشه های این فیکوس سرتاسر تنه درخت بیچاره را احاطه کرده و گیاه میزبان را خفه می کنند.

اگر شما نیز به جای درخت میزبان فیکوس باشید چنین سرنوشتی در انتظار شما خواهد بود؛ البته اگر دو دهه بدون حرکت باشید!

گیاهانی که در حالت خشکیده نیز زنده اند

”سرخس رستاخیز“  که تصویرش را بالا مشاهده می کنید، به نوعی تداعی کنندۀ زنده شدن مردگان است.

این گیاه در مناطقی با آب و هوای بسیار خشک زندگی می کند.

زمانی که حتی یک قطره باران هم نمی بارد، سرخس رستاخیز به شکل توپ چروکیده در می آید. البته در این حالت گیاه زنده است حتی توانایی بقا در این شکل را برای سالیان زیاد دارد.

سرانجام با شروع بارندگی، برگ ها قطرات آب را جذب کرده و باز می شوند، گیاه ظاهری سرسبز به خود گرفته و رشد می کند.

مادامی که به این سرخس آب داده شود، گیاه سرسبز، کوچک و شاداب باقی می ماند. اما با قطع آبیاری دوباره گیاه تبدیل به یک توپ خشکیده می شود.

سرخس رستاخیز هیچگاه نمی میرد؛ می توان گفت این گیاه عملکردی شبیه به بذر های خشک گیاهان دارد.

گیاهانی که در هوا رشد می کنند

گیاهان اپی فیتی وجود دارند که به کمک گیاهان دیگر، در هوا رشد می کنند؛ اغلب این گیاهان روی پوست درختان زندگی می کنند. ریشه های گیاهان اپی فیت به پوست درختان می چسبند.

هنگامیکه بارش صورت می گیرد، خرده آشغال، ذرات کوچک خاک، شن و ... از روی شاخ و برگ ها به سمت پایین و تنه شسته می شوند.

گیاهـان اپی فیت خرده آشغال ها، خرده سنـگ، خـاک، شـن و ذرات ریـز شسته شده را جذب می کنند و به این ترتیب عناصر غذایی مورد نیاز خود را تامین می کند.

افات موز


آفات و بیماریهای موز:
الف: آفات موز:
1-شته موز (
Pentalonia      nigronervosa)
این آفت در کشورهای استرالیا ، سریلانکا و هند وجود دارد این حشره ناقل بیماری و یروسی بونچي تاپ می باشد این حشره معمولاً در کلنی های کوچک تا خیلی بزرگ از حشرات کامل ماده بی بال ، زنده زای بالدار و پوره هاي روی موز مشاهده می شود.
در مورد گیاه موز این شته ها در قاعده ساقه در قسمت انتهای ساقه و محورهای برگ دیده  می شود در جمعیت های بالا ممکن است روی برگهای تازه و جوان نیز دیده شود در این حالت غالباً در سطح زیرین برگها و در دو طرف رگبرگها یا در قسمت نوک برگ و همچنین روی برگها بازنشده دیده می شوند.

ادامه نوشته

رنگ آميزي بافتهاي گياهي+ساده و مضاعف

بعد از تهيه بُرشهاي نازك و ظريف( مراحل چگونگی برش در ادامه مطلب موجود است)، نوبت به رنگ‌آميزي آنها مي‌رسد. رنگ‌آميزي به دو صورت امكان‌پذير است: ۱- رنگ‌آميزي منفرد يا ساده، ۲- رنگ‌آميزي مضاعف

در رنگ‌آميزي ساده معموماً از يك معرف رنگي و در رنگ‌آميزي مضاعف از دو و يا چند معرف رنگي استفاده مي‌گردد (در اكثر اوقات، از لوگول كه معرف نشاسته مي‌باشد در رنگ‌‌آميزي ساده استفاده مي‌شود)

مراحل رنگ‌آميزي مضاعف:

بقیه در ادامه مطلب
ادامه نوشته

قارچها(fungi )

ویژگی های عمومی قارچ ها

قارچ ها آوند ندارند

قارچ ها یوکاریوتی اند و پلاست ندارند

دیواره یاخته ها در قارچ ها اغلب از کیتین و سلولز ساخته شده اند

ریسه قارچها از رشته های نازکی تشکیل شده اند که به آنها هیف می گویند و مجموعه هیف ها را میسلیوم گویند

قارچ ها در هر محیطی که دارای دما، رطوبت و مواد غذایی مناسب باشد، یافت می شود.

قارچ ها را در زبان لاتین فونجی گویند.

شاخهای از گیاهشناسی که راجع به قارچ ها بحث میکند، قارچشناسی (میکولوژی) نام دارد. میکولوژی از واژههای Mykos به معنای قارچ و Logos به معنای شناخت مشتق شده است. به دانشمندی که قارچ ها را مطالعه میکند قارچشناس یا میکولوژیست گفته می شود.

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

ساختار گل

گل اندام زایشی در گیاهان است. گل از نظر زیباسازی محیط و تولیدمیوه ودانه که از مواد غذاییمهم به شمار می‌آیند اهمیت زیادی دارد. مراحل اصلی تولید مثل جنسی یعنیمیوز و لقاح درون گل انجام می‌گیرد. پیدایش دانه فرایند تولید مثل جنسی را کامل می‌کند وپیدایش جنین درون دانه اولین مراحل دوران حیات گیاه جوان است.


ساختمان گل

گلها از نظر شکل و اندازه و رنگ بسیار متنوعند و از نظر تعدادو آرایش نیز تنوع زیادی دارند. و بعضی گلها مانندعدسک آبیبه زحمت دیده می‌شوند و بعضی دیگربسیار بزرگتر. گل معمولا 4 بخش دارد که عموما روی دوایر متحدالمرکز قرار دارند اینچهار بخش عبارتند از: کاسه گل (کاسبرگها) ، جام گل (گلبرگها) ، نافه گل (پرچمها) وبرچه (مادگی). این چهار بخش گل معمولا به نهنج گل که در انتهای دمگل قرار دارندمتصلند.

کاسه گل (کاسبرگها(

کاسه گل معمولا سبز رنگ است و در غنچه‌ها بخشهای گل رامی‌پوشاند. کاسه گل معمولا از تعدادی کاسبرگ جدا از هم و یا چسبیده بهم تشکیل شدهاست.

جام گل (گلبرگها(

جام گل معمولا قسمت رنگی گل است جام گل از قطعاتی فاقدکلروفیل به رنگهای گوناگون ، به نام گلبرگ تشکیل شده است. گلبرگها ممکن است جدا از هم و یاچسبیده به هم باشند.

 


نافه گل (پرچمها(

مجموعه‌ای از چندپرچم که غالبا جدا از هم هستند تشکیل شده است. هر پرچم دارای یک میله است که در انتهایآزاد آن بساک قرار دارد، بساک محل تولیددانهگرده است. ساختمان بساک معمولا دارای دو قسمت استوانه‌ای است که بوسیله بافتیپارانشیمی در تمام طول به هم چسبیده‌اند. هر قسمت دو حفره به نام کیسه گرده دارد. دانه‌های گرده درون کیسه گرده تولید می‌شوند. در بساک رسیده شکافی در دیواره هرقسمت استوانه‌ای بساک ظاهر می‌شود و باعثپراکندهشدن دانه‌های گرده می‌شود.

 

 

مادگی گل (برچه(

هربرچه از سه قسمت تشکیل شده که شامل کلاله ، خامه و تخمدان می‌باشد. تخمدان بخش زیرینبرچه و درشت‌تر از دو قسمت دیگر است. درون تخمدان یک یا چند تخمک وجود دارد خامهدراز است و در انتها به کلاله ختم می‌شود. برچه را برگی تغییر شکل یافته می‌دانند واین به دو علت است:

برچه در مراحل اولیه رشد بهبرگ شباهت دارد.

در مراحل رشد تکامل گل شباهت برچه به برگ مشاهده می‌شود

خامه

خامه میله درازی است که به کلاله ختم می‌شود. خامه در بعضی گلها درازو در عده‌ای کوتاه است. هر رشته کاکلی ذرت که روی بلال دیده می‌شود یک خامه است. خامه از سلولهای پارانشیمی ساخته شده که رابط تخمدان با بخش حجیم مادگی است.

 

کلاله

بخش پهن انتهای خامه است که لوله‌های ترشحی آن ماده مغذی چسبناک رامی‌سازند که برای رویش دانه گرده لازم است. کلاله در بیشتر گلها پس ازگردهافشانی پژمرده می‌شود، سطح کلاله در اکثر گیاهان دارای یاخته‌های کرک مانند وکوتاهی است که در جذب و نگهداری گرده موثرند.

تخمدان

درنهاندانگان محفظه بسته‌ای است که از برچه‌های بسته یا از پیوستگی لبه‌های برچه‌های باز تشکیلمی‌شود. برچه‌ها تخمک ساز هستند و منشا برگی دارند. میوه تخمدانرشد یافته است

گلسنگ

گلسنگ ها

گلسنگ از یک قارچ و یک جلبک تشکیل شده که بهم در آمیخته و توده ریسه ای مشترکی را به وجود آورده و به عنوان یک مو جود زنده مستقل عمل می نمایند.

 

رابطه قارچ و جلبک در گلسنگ ها

دربارة رابطه قارچ و جلبک در ساختار گلسنگ ها چند فرضیه وجود دارد:

 یکی از فرض های رایج اینست که قارچ و جلبک به‌صورت همزیست اجباری هستند که در این ارتباط، دو موجود زنده از هم سود می‌برند.

فرض دیگر اینست که قارچ به‌طور ضعیف انگل جلبک است،

به‌نظر می‌رسد فرض دوم صحیح باشد و گلسنگ ها، واقعاً اشکال تکامل‌یافته‌ای از زندگی انگلی هستند، زیرا:

بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

جلبک (Alge)

تعریف جلبک= ریسه داران کلروفیل داری که غذای خود را از فتوسنتز به دست می آورند


رده بندی جلبک ها

- شاخه سیانوفیتا

2- شاخه اوگلنوفیتا

3- شاخه پیروفیتا

4- شاخه کریسوفیتا 

5- شاخه کلروفیتا

6- شاخه کاروفیتا

7- شاخه فئوفیتا

8- شاخه رودوفیتا 








ویژگی های عمومی جلبکها

1- جلبکها موجوداتی کلروفیل دار هستند و غذای خود را از فتوسنتز بدست می آورند.

2- پیکر جلبکها از ریسه تشکیل شده است. ریسه یا تال به ساختارهای ساده ای گفته می شود که بر خلاف گیاهان عالی به صورت ریشه، ساقه و برگ تمایز نیافته اند.

3- پیرامون اندامهای زایشی جلبکها یاخته های نازا وجود ندارد. در واقع ساختارهای تولید مثلی آنها به طور کامل به هاگ یا یاخته جنسی تبدیل می شوند. این ویژگی با چند استثنا در تمام جلبکها دیده می شود. بر عکس، در تمام گیاهان دیگر به جز جلبکها، اندامهای زایشی و تولید مثلی از یک یا چند لایه یاخته نازا و محافظ احاطه شده است و در واقع یاخته های محافظ فضایی  را بوجود می آورند که در داخل آنها یاخته های زایشی بوجود می آیند.

4- در اغلب جلبکها یاخته تخم که از ترکیب یاخته های جنسی نر و ماده بوجود می آید، پس از تشکیل، مستقیما تقسیم شده و به جلبک جدیدی تبدیل می گردد. در صورتی که در گیاهان پیشرفته تر، یاخته تخم ابتدا مراحل نمو جنینی را طی می کند و پس از آن گیاه جدید بوجود می آید

 

پراکندگی و زیستگاه جلبکها

1- جلبکهای هوایی: جلبکهایی که در خارج از آب یا خاک زندگی کرده و غالبا روی تنه درختان و صخره ها به سر می برند

2- جلبکهای خاکزی: اغلب روی خاکهای نمناک زندگی می کنند

3- جلبکهای آبزی:

 الف- جلبکهای آب شور           

ب- جلبکهای آب شیرین

4-جلبکهایی با زیستگاه های غیر معمول:

الف- جلبکهای برف و یخ

ب- جلبکهای گرمادوست

پ- جلبکهای نمک دوست

ت- جلبکهای همزیست:

اندوفیتیک = همزیست با گیاه و اندوزوئیک = همزیست با جانوران

ث- جلبکهای انگل

 

اشکال مختلف ریسه در جلبکها

1.تک یاخته ای

غیر متحرک

متحرک

 

2.کلنی

غیر متحرک

منظم

نامنظم

متحرک

 

3.رشته ای

بدون انشعاب

منشعب

 

4.سیفونی

 

5.پارانشیمی

 

ساختار یاخته های جلبک ها

در بین جلبکها تنها جلبک های سبز آبی دارای ساختار پروکاریوتی هستند. ساختار یاخته این جلبک ها شباهت زیادی به ساختار یاخته باکتری ها دارند. در چنین ساختاری هسته و دیگر اجزا یا دیگر اندامک های یاخته مثل کلروپلاست، فاقد غشا هستند. بقیه جلبک ها دارای ساختار یوکاریوتی هستند. هسته شامل کروموزوم و هستک بوده و توسط غشای هسته احاطه می شود

 

دیواره یاخته

به طور کلی دیواره یاخته ای جلبک ها از دو لایه تشکیل شده است:

لایه بیرونی یا لایه ژلاتینی از مواد لزج و ژله ای ساخته شده که جنس آن از ترکیبات پکتینی می باشد.

لایه درونی یا لایه ریز رشته ای که نقش اسکلت را برای دیواره دارد، اغلب از سلولز ساخته شده است

 

کلروپلاست و کروماتوفور

ساختار کلروپلاست در جلبک های یوکاریوت، مشابه کلروپلاست گیاهان عالی است ولی با این وجود تفاوت هایی در برخی از جلبک ها به چشم می خورد.

بر اساس نحوه قرار گرفتن تیلاکوئید های درونی ماده زمینه ای سه تیپ متمایز تشخیص داده می شود:

1- تیپ جلبک های قرمز

2- تیپ جلبک های قهوه ای

3- تیپ جلبک های سبز

کروماتوفور یا بسته های حاوی رنگیزه به آن دسته از پلاست ها گفته می شود که ساختار ساده تری دارند و تلاکوئید ها به صورت بسته های مجزا در نیامده اند یا دستجات آن از تعداد کمی صفحات تیلاکوئیدی تشکیل شده است

 

پیرنوئید

در کلروپلاست جلبک ها سبز و نیز برخی دیگر از جلبک ها، یک یا چند جسم پروتئینی به نام پیرنوئید وجود دارد. پیرونوئید حاوی آنزیم های لازم برای سنتز نشاسته است

 

لکه چشمی

در کلروپلاست یاخته های متحرک جلبک ها، جسم نارنجی رنگی

به نام لکه چشمی یا ا ستیگما وجود دارد.

لکه چشمی به نور حساس است و با دریافت نور تحریک می شود

و جلبک را وادار به عکس العمل و حرکت به سمت نور می نماید

 

رنگیزه های فتوسنتزی

در جلبکها سه نوع رنگیزه فتوسنتزی اصلی و کمکی وجود دارد.

1- کلروفیل ها

2- کارتنوئیدها

3- بیلی پروتئین ها

 

تاژک ها

فقط جلبک های سبز آبی و جلبک های قرمز فاقد یاخته های متحرک هستند و بقیه جلبک ها دارای یاخته های متحرکند.

از لحاظ شکل ظاهری دو نوع تاژک وجود دارد:

1- شلاقی

2- تنسل(پری)

 

تولید مثل در جلبک ها

روش های تولید مثل در جلبکها به سه شکل زیر می باشد:

1- رویشی

2- غیر جنسی

3- جنسی

 

تولید مثل رویشی

در این نوع تولید مثل، بخشی از پیکر جلبک جدا می شود و پس از رشد و نمو به جلبک جدیدی تبدیل می گردد:

1- قطعه قطعه شدن

2- تقسیم دو تایی یاخته

3- ایجاد یاخته های مقاوم

 

تولید مثل غیر جنسی

در این نوع تولید مثل، جلبک یاخته های زایشی ویژه ای به نام هاگ ( اسپور) را بوجود می آورد. هاگ ها درون ساختاری به نام هاگدان( اسپورانژیوم) تولید می شوند.

هاگ ها بر دو نوع هستند:

متحرک (زئوسپور)

غیر متحرک( آپلانواسپور)

 

تولید مثل جنسی

در این نوع تولید مثل، دو نوع یاخته جنسی مخالف به نام های گامت نر و ماده تولید می شود. اگر هر دو نوع گامت روی یک ریسه بوجود آیند جلبک را هموتالیک در غیر این صورت هتروتالیک می نامند. انواع ترکیب گامت ها عبارتند از:

1- ایزوگامی

2- انیزوگامی

3- اووگامی

 

چرخه زندگی جلبک ها

چهار نوع چرخه زندگی جلبک ها عبارتند از:

1- هاپلونتیک

2- دیپلونتیک

3- ایزومورفیک

4- هترومورفیک

 

ارتباط اکولوژیک جلبک ها و اهمیت اقتصادی و کاربردی آنها

استفاده مفید از جلبکها

1- به عنوان منبع اولیه مواد آلی و انرژی

2- به عنوان غذای انسان

3- به عنوان علوفه و مکمل غذایی برای دام و طیور

4- استفاده در کشاورزی

5- استفاده در صنعت

6- در درمان بیماری ها

7- استفاده در پژوهش های زیستی

8- استفاده برای تصفیه آب

جنبه های مضر جلبکها

1- جلبک های بیماری زا

2- جلبک های انگل

3- جلبک های مضر آبزی

معیار رده بندی جلبک ها

1- رنگیزه های فتوسنتزی

2- شکل ظاهری و اندازه جلبک

3- شکل و تعداد کلروپلاست ها

4- نوع مواد ذخیره ای یاخته

5- تعداد، نوع و محل قرار گرفتن تاژک ها

6- ترکیبات شیمیایی دیواره یاخته ای

7- وجود یا عدم وجود هسته و اندام های غشادار

8- نوع چرخه زندگی و تولید مثل

9- ویژگی های اکولوژیکی و نوع زیستگاه


مورفولوژي ميوه

در جریان تبدیل تخمک به دانه ، جدار تخمدان نیز بر اثر رشد و تغییرات تبدیل به میوه شده، دانه را دربرمی‌گیرد. دانه‌های درون میوه بر اثر باز شدن یا شکستگی و یا تخریب جدار میوه از آن آزاد شده یا در آن باقی می‌مانند مانند میوه‌های ناشکوفا . در برخی از گیاهان تخمدان بدون تلقیح تخمک به میوه تبدیل می‌شود. این قبیل میوه‌ها را میوه بکر (پارتنوکارپیک)می‌گویند.

در جریان تبدیل تخمک به دانه ، جدار تخمدان نیز بر اثر رشد و تغییرات تبدیل به میوه شده، دانه را دربرمی‌گیرد. دانه‌های درون میوه بر اثر باز شدن یا شکستگی و یا تخریب جدار میوه از آن آزاد شده یا در آن باقی می‌مانند مانند میوه‌های ناشکوفا . در برخی از گیاهان تخمدان بدون تلقیح تخمک به میوه تبدیل می‌شود. این قبیل میوه‌ها را میوه بکر (پارتنوکارپیک)می‌گویند.
با رشد و تحولات جدار تخمدان و تبدیل آن به میوه ، سایر بخشهای مادگی معمولا از بین می‌روند. در برخی از گیاهان قسمتهایی از گل به صورت زوایدی که سبب سهولت پراکنش میوه می‌شود در آن باقی می‌مانند. مانند میوه آلاله ، شقایق و فندق. اگر مادگی از برچه‌های جدا از هم تشکیل شده باشد، هر برچه آن ایجاد میوه مستقلی را می‌کند و مجموعه‌ای به نام میوه مرکب روی نهنج بوجود می‌آید مانند میوه آلاله و ماگنولیا.
ساختمان میوه رسیده
میوه مرکب از سه بخش زیر است.
برون‌بر ، که از اپیدرم خارجی تخمدان بوجود می‌آید.
میان‌بر ، که از مزوفیل یا پارانشیم برگ برچه‌ای (اسپوروفیل) حاصل می‌شود.
درون‌بر ، با آنکه ظاهرا اپیدرم داخلی تخمدان به نظر می‌آید، ولی از لایه داخلی اپیدرم و از پارانشیم جدار تخمدان ناشی می‌شود. حد رشد و توسعه قسمت مختلف جدار میوه ، یا دوام آنها نسبت بهم برابر نیست.
میوه‌های گوشتی
در میوه‌های گوشتی ، فرابر از سلولهای آبدار و اپیدرم از سلولهای درشت و گاه پوشیده از کرکهای پرز مانند تشکیل می‌یابد. میان‌بر میوه‌های گوشتی را نوعی بافت پارانشیم مرکب از سلولهای درشت آبدار ، با جدار نازک سلولزی و واکوئل بزرگ محتوی مواد ذخیره‌ای فراوان تشکیل می‌دهد. مواد اندوخته در سلولهای میان‌بر و میوه‌ها بسیار متفاوت و بطور کلی مرکب از قندها و اسیدهای آلی ، مواد روغنی و گاهی نشاسته و رنگیزه‌های آنتوسیانیک یا کاروتنوئید است.
درون بر میوه‌های گوشتی ممکن است آبدار و یا به صورت پرده نازکی درآید. در حالت اخیر میوه تقریبا تماما گوشتی می‌شود که به آن میوه سته می‌گویند. در بعضی از میوه‌های گوشتی درون‌بر و حتی بخشهای میان بر نیز چوبی و استخوانی شده، تشکیل هسته را می‌دهند. به میوه‌های دارای هسته مانند گیلاس و هلو میوه‌های شفت می‌گویند.
میوه‌های خشک
در این میوه‌ها فرابر ، خشک و غیر قابل نفوذ شده، در هنگام رسیدن دانه‌ها ، بخش رویی آن به صور و اشکال مختلف تحلیل رفته، حالت غشایی پیدا می‌کند. بدیهی است در طبیعت فقط همین دو نوع میوه ، یعنی خشک و آبدار وجود نداشته، بلکه صور حد واسط بین میوه خشک و آبدار بسیار فراوانند.
پراکنش دانه و بذر افشانی
خروج و پراکندگی دانه از محفظه تخمدان را بذر افشانی می‌گویند. بذر افشانی در میوه‌های آبدار گوشتی بر اثر تاثیر عوامل بیولوژیک مانند باکتریها و قارچها صورت می‌گیرد. بذر افشانی در میوه‌های خشک ممکن است بر اثر مکانیسم خاصی که منجر به شکوفایی میوه می‌شود صورت گیرد و یا دانه هنگام رویش درون میوه باقی می‌ماند. بنابراین میوه‌های خشک را می‌توان به ۲ گروه شکوفا و ناشکوفا تقسیم نمود.
میوه‌های خشک ناشکوفا
برون بر آنها تا موقع جوانه زدن دانه به آنها دربرمی‌گیرد. این دسته از میوه‌های خشک غالبا تک دانه‌ای بوده و از نظر ساختمان برون‌بر و جنس مادگی دارای انواع مختلف زیر هستند.
فندق: میوه‌ای یک برچه‌ای با فرابر کم و بیش چوبی شده است. در آلاله‌ها که مادگی مرکب از برچه‌های متعدد است میوه نیز مرکب از فندقه‌های متعدد است.
فندقه‌های بالدار:
برون‌بر این فندقه‌ها تبدیل به بالی غشایی و بادار می‌شود. ثمرها ممکن است مانند ثمر نارون یا زبان گنجشک ساده یا مانند ثمر افرا از یک تخمدان دو برچه‌ای بوجود آمده، دو گانه و کنار هم قرار گیرند. به ثمرهای دوتایی دی سامار می‌گویند.
گندمه:
در این فندقه‌ها که مخصوص گیاهان تیره گندم هستند، قشر آلبومین پوشش دانه را کاملا جذب کرده کم و بیش به برون‌بر می‌چسبند.
میوه‌های خشک شکوفا
در موقع رسیدن دانه‌ها باز شده، دانه رها می‌شوند. این میوه‌ها معمولا محتوی چندین دانه، ندرتا مانند میوه ماگنولیا دارای یک دانه‌اند. میوه‌های شکوفا ممکن است از مادگی یک برچه‌ای یا از مادگی چند برچه‌ای پیوسته و یا جدا از هم بوجود آمده و دارای حالات زیر هستند.
میوه‌های که از یک یا چند برچه جدا از هم حاصل می‌شوند.
برگه:
میوه‌هایی هستند که از برچه‌های آزاد بوجود آمده، با ایجاد دیواره بین برچه‌ای، برچه‌ها از یکدیگر جدا و باز می‌شوند. مانند برگه (فولیکول) گیاهان ماگنولیا ، آلاله و بارهنگ آبی.
نیام:
میوه‌هایی هستند که در اغلب گیاهان تیره نخود از مادگی یک برچه‌ای بوجود آمده، در هنگام رسیدن با دو شکاف طولی باز می‌شوند.
میوه‌هایی که از برچه‌های پیوسته و یا متصل بهم با تمکن محوری یا جانبی بوجود می‌آیند.
مانند میوه کپسول که از فراوان‌ترین نوع میوه در غالب گیاهان هستند.
میوه‌های سته
سته‌های یک دانه‌ای: محتوی یک دانه هستند نظیر میوه برگ‌بو ، فلفل و خرما
سته‌های چند دانه‌ای: مانند میوه‌های انگور ، بلادون ، سیب زمینی ، زرشک و برخی گیاهان دیگر مثل موز ، نارنج ، پرتقال و لیمو که از سته ‌های چند دانه‌ای هستند.
میوه‌های شفت
درون‌بر در میوه‌های شفت چوبی یا غضروفی است. میوه‌های شفت نیز دو نوع یک خانه‌ای و چند خانه‌ای دارند.
میوه‌های کاذب
این میوه‌های از تغییر اندام‌های مختلف گل (به جز تخمدان) و رشد آنها مانند نهنج گل ، محور گل ، نهنج مشترک چندین گل و یا اساسا یک گل آذین کامل بوجود می‌آید. بهترین مثال این نوع میوه‌ها که از تغییر شکل گل آذین حاصل می‌شوند میوه توت و شاه توت هستند که در عین حال از میوه‌های مرکب نیز می‌باشند.
میوه‌های مرکب
میوه‌های مرکب که در عین حال میوه کاذب نیز هستند از اتحاد و تجمع میوه‌های ساده و بهم فشرده، مانند میوه توت و میوه اکثر گیاهان گل شیپوری تشکیل می‌یابند

سیستماتیک گیاهی (معرفی خانواده های گیاهان)

مارانتاسه Marantaceae خانواده مارانتا يا مارانتاسه خانواده بسيار كوچكي است كه فقط دو گياه زينتي از آن كاشت ميشود، كه هر دو جزء گياهان آپارتماني (ايندور پلنت) Indoor-plant و برگ سبز هستند. مارانتا گياهي است كه برگهاي سبز كاملاً صاف بدون هيچ بريدگي با انتهاي گرد و نيز رنگ‌ريزههاي مختلف دارد. مارانتا از گياهان بومي جزاير گرم و مرطوب آفريقا است. شرايط نگهداري - نور كافي و غير مستقيم؛ - PH پايين خاك؛ - آبياري سالم. اين گياه داراي يك ركود تابستانه است كه در طي آن بايد از ميزان آبياري گياه كاسته شود. علايم ركود تابستانه گياه : الف) كندي رشد و ب) خشك شدن بعضي از برگهاي آن مي‌باشد. بنابراين از خشك شدن طبيعي آن در تابستان نبايد نگران بود. زيرا پس از طي دوره دورمنسي dormancy گياه با يك آبياري و تعويض خاك گلدان دوباره رشد اوليه خود را بدست ميآورد. برگهاي مارانتا در بعضي شرايط محيطي لوله شده يا به حالت مچاله درمي‌آيند. عمدهترين دليل مچاله شدن برگها - كمي رطوبت نسبي خاك؛ - PH بالاي خاك. گياه كالاتئا گياه ديگر خانواده مارانتاسه است. اين گياه گرمسيري، برگهاي درشتتر از مارانتا دارد. تزيين و نقش و نگار روي برگهاي آن بسيار ساده و بشكل يك مخمل سايه و روشن سبز بنظر مي رسد. پرورش اين گياه در شرايط محيطي كم و بيش نظير شرايط پرورشي مارانتا ميسر است. تكثير گياه بوسيله قلمههاي ساقه (داراي رشد كافي) و تقسيم بوته است. خانواده موزاسه Musaceae خانواده موزاسه يك گياه بسيار با ارزش بنام استرليتزياسه Strelitziaceae دارد كه مدتي است تحت نام خانواده استرليتزياسه رجين شناخته مي‌شود. اين گياه را به فارسي مرغ بهشت ميگويند. اين بدليل شباهت ظاهري بخش زينتي گياه (گل‌هاي آن) به مرغ است. روش متداول تكثير مرغ بهشت بوسيله تقسيم بوته است. هر يك از بوتههاي مادري استريليتزياسه بين 3 تا 12 پا جوش يا گياه جوان در كنار گياه مادري توليد مي‌كنند. پس از پايان فصل گل دهي و نيز رشد كامل رويشي ميتوان اين پا جوشها را از هم جدا كرد و هر يك را به عنوان گياه جديد مورد استفاده قرار داد. اين گياه بوسيله بذر هم تكثير ميشود. برگهاي نارنجي رنگ مرغ بهشت كاسبرگ و بخش آبي رنگ گلبرگ گياه است. براي بذر گيري از اين گياه بايد دانههاي گل روي كلاله را بطور مصنوعي انتقال دهيم. و در شرايط مناسب بشرط اينكه آبياري از بالاي گل‌ها انجام نگيرد بين 22 تا 50 عدد برگ سياه درشت بوجود ميآيد. بذرهاي استريليتزياسه در محيط پيت ­ماس براحتي به كمك هورمون اسيد فيبرليك توليد مي‌شوند. بعد از طي 3-2 سال وارد مرحله گل دهي ميشوند. اما هيچ يك از اين بذرها و پا جوش‌ها به اندازه كافي محصول توليد نميكنند. امروزه در دنيا براي تكثير آن در سطح وسيع و بزرگ از روش كشت بافت استفاده مي‌شود. پرورش استرليتزيا - خاك مرغوب زراعي؛ - عمق خاك 50 تا 65 سانتي‌متر؛ - افزودن كلات‌هاي آهن و روي. براي دوام گل از بكاربردن كودهاي نيتروژن ­دار در زمان غير مناسب بايد خودداري شود، در اينصورت گلهاي بريده گياه بين 45 تا 50 روز در حالت طبيعي باقي ميمانند. آخرين گياه اين خانواده هلي كونيا Heliconia است، كه دوام شاخههاي گل بريدهاش خيلي زياد نيست. اين گياه را به فارسي مرغ آتشين ميگويند و تكثير آن همانند استرليتزيا بوسيله تقسيم بوته است. خانواده بوگنويلاسه يا گل كاغذي Bogenvilleaceae گل كاغذي يك درختچه است. در جلسات قبل از گياه گل كاغذي در خانواده كمپوزيته نام برديم كه نام علمي آن هلي­كريزوم بود و گفتيم كه در فارسي به آن ميناي كاغذي مي‌گويند. اما اين گل كاغذي درختچه است و در برخي از مناطق ايران بعنوان يك درخت فعال سبز لند اسكيپ مطرح است. گل كاغذي درختي است با شاخ و برگ‌هاي حجيم كه در بعضي از گونههاي آن شاخ و برگهاي افتاده و گاهاً خاردار و راكتاهاي رنگي ديده ميشود. برخلاف همه گياهان ديگر، اين گياه در محيط غير اسيدي به خوبي رشد ميكند، به عبارت ديگر به PH بالاي خاك مقاوم است. لذا براي بهبود كيفيت گلها و بالابردن كاربرد، برخي از بازدارندهها نظير SAD توصيه ميشود. تكثير بوسيله قلمه ساقه در ماسه و اواسط بهار است. فصل برداشت قلمهها در اواسط بهار بوده و زماني كه درجه حرارت محيط به 20 درجه سانتيگراد ميرسد آن‌ها را در سيستم پيت ريشهدار ميكنند. خانواده وربناسه يا شاه پسند زينتي Verbenaceae در اين خانواده كوچك دو گياه شبيه به هم از نظر گل، اما كاملا ًمتفاوت از نظر ساختماني وجود دارند. شاه پسند گياهي يكساله است كه فقط به عنوان يك گل تابستانه مطرح است و نسبت به سرما بسيار حساس است. اين گياه بوسيله بذر قابل تكثير است. گياه دوم خانواده وربناسه شاه پسند درختي است كه بصورت درختچه گلداني در مناطق سرد و مركزي ايران و درختچه بزرگ فضاي سبز در مناطق گرمسيري ايران وجود دارد. وضعيت فيزيولوژيي و گل دهي اين گياه از نوع گروه NDP است كه در تمام طول سال به حالت گلدار هستند. اين گياه بوسيله قلمههاي نيمه خشبي ساقه تكثير ميشود. بوگن‌ويلا و وربناسه‌ها در ايجاد فضاي سبز جايگاه خوبي دارند. خانواده رزاسه Rosaceae رزاسه يا گل‌ سرخيان رزاسه يكي از خانوادههاي متنوع و پر جمعيت از نظر گونههاي گياهي است. گياهان گوناگون آن با كاربرد مختلف ديده مي‌شوند. تعداد زيادي گياهان دارويي، درختان ميوه، بخشي از گياهان زينتي، تعداد زيادي گل‌هاي شاخه بريده يا گياهان آپارتماني در اين خانواده هستند. اجداد رزهاي امروزي نسترن‌ها هستند. نسترنها با نام جنسي رزا Rosa در جهان شناخته شده هستند و شامل مجموعه‌اي از گياهان با خواص و كاربردهاي گوناگون ميباشند. نسترنهاي شناخته شدهاي در نقاط مختلف ايران بصورت پايه درختان پيوندي و پايه گلهاي رز پيوندي كشت و كار ميشوند. رزا فوئتيدا Rosa foetida يكي از اين نسترنهاي بسيار زيباي شناسايي شده در ايران رزا فوئتيدا Rosa foetida است. كه در منطقه كوهستاني كردستان به وفور يافت مي­شود. رزا فوئتيدا درختچه‌اي است با رشد منظم و برگهاي درخشان سبز، گلهاي زرد معطر و منظرهاي بسيار زيبا دارد. اين گياه به تنهايي هم بعنوان درختچه زينتي قابل كشت و كار است. رزا موشاتا نسترن ديگري به نام نسترن زرد يا رزا موشاتا است كه در مناطق كوهستاني ايران ميرويد. اما رايحه مطبوعي كه در رزا فوئتيدا هست در اين گياه وجود ندارد. رزا موشاتا گياهي است كه بافت نامناسب و خاكي با PH بالا را بخوبي تحمل ميكند. نسترن شيرازي نسترن ديگر به نام رز وحشي تحت نام نسترن شيرازي و رزا هميسفريكا گياهي است كه در كوه‌هاي استان فارس به وفور وجود دارد. نسترن ديگري در استان فارس به نام گل دو رو وجود دارد كه در حقيقت يك رزا فوئتيدا استRosa foetida bicolor يا گل آتشين. گل محمدي Rosa damascena نسترن بومي و معطر ديگر در ايران رزا دامِسانا يا گل محمدي است. و به عنوان كار اقتصادي در بسياري از نقاط ايران در حال كشت و كار است. گل‌هاي پُر پَر آن تا اواخر مرداد ماه ديده مي‌شود. تقسيمبندي رزها بر طبق تقسيم‌بنديهاي نه چندان جديد، رزهاي موجود در عالم گياهي به سه گروه بزرگ تقسيم شده‌اند. رزهاي پرورشي - رزهاي تك گل؛ - رزهاي خوشه‌اي؛ - رزهاي پا كوتاه مينياتور. رزهايي كه بصورت تك گل يا يك گل درشت ظاهر ميشوند. به اين چنين رزهايي بخاطر اينكه كامليا گل درشتي داشته و از خانواده چاي بوده است تي هيبريد يا هيبريد چاي Tea hybrid ميگويند. تمام گلهاي شاخه بريده و اكثر رز فضاي سبز از اين دسته رزها هستند. 1- رزهايي كه به حالت خوشهاي يا چند گلي هستند. تفاوت عمده اين دسته با گروه قبل در اين است كه يك گل درشتتر در مركز گل و تعدادي گل در اطراف آن وجود دارند. اين رزهاي خوشهاي را اصطلاحاً رزا گِرَنديفلوراRosa grandiflora مينامند. 2- رزهايي كه اصلاً مصرف شاخه بريده ندارند و به عنوان يك گياه فضاي سبزي و قابل سَربرداري كشت و كار ميشود. انواع رزهاي مينياتور كه بسيار سريع‌الرشد هستند و به عنوان گياه پرچيني Border plant براي فضاي سبز استفاده مي‌شوند. تكثير رزها بسته به نوع استفاده آن‌ها متفاوت است. اگر رزا به منظور استفاده در فضاي آزاد كشت مي‌شود بهتر است از روش پيوند روي پايههاي نسترن استفاده شود. اما اگر هدف از كشت و كار رزها استفاده از گلهاي شاخه بريده اين گياهان است مي­توان بوسيله كاتينگ و قلمه برداشتن آن‌ها را تكثير كرد. نسترن گياهي است كه ميوههاي آن به رنگ قرمز و نارنجي است. درون اين ميوهها بذرهاي كركدار سفيدي وجود دارد كه آن‌ها را از داخل ميوه جدا ميكنيم و در يك بستر مناسب ترجيحا ‌ً در سنگريزه ياشن نسبتاً درشت قرار داده و مرحله استراتيفيه Stratifieae يا طي دوره سرما را براي آن ايجاد مي­كنيم.سپس اين بذرها را وارد محيط كشت ميكنيم. محيط كشت مي‌تواند مزرعه و يا حتي يك گلدان باشد. زمان اجراي پيوند هنگامي است كه ضخامت ساقههاي نسترن به اندازه كافي رسيده باشند. عمل پيوند را بايد در فصل مناسب انجام داد. پيوندهاي نيمانيم و پيوندهاي گلخانه در ماه‌هاي زمستان انجام مي‌شود، زماني كه پايه فعال و در حال رشد است. از يك گياه در حال خواب و دورمسني پيوندك را انتخاب مي­كنيم و بر روي پايه وصل ميكنيم. روش ديگر پيوند جوانه است. اين پيوند را در فصل بهار يا اواخر تابستان انجام ميدهيم. بعد از استقرار پيوند و اطمينان از گيرايي پيوند، گياه را به محل اصلي آن انتقال ميدهيم. براي انتقال از گلدان‌هاي معمولي يا پيتهاي حلبي كه فضاي كافي براي رشد ريشههاي گياه دارند استفاده ميكنيم، و بدون اينكه به ريشههاي گياه آسيبي برسد حجم ريشه همراه با خاك را از گلدان جدا ميكنيم و در زمين اصلي ميكاريم. بعد از كاشت در زمين نگهداري خاصي احتياج دارد. ارقام مختلف گياهان رز دورههاي متفاوتي از گلدهي دارند. بعضي از ارقام در طي يك فصل رشد 6 تا 8 بار گل توليد ميكنند و بعضي ديگر دفعات كمتري، گل دهي دارند. اما در هر حال براي داشتن يك رز سالم و پر گل دو نوع هرس توصيه مي‌شود : - هرس سبز يا تابستانه؛ - هرس فرم يا زمستانه. هرس تابستانه معمولاً پس از پايان هر دوره گلدهي اتفاق مي‌افتد. تمام دم‌گل و گلهاي پژمرده شده را برميداريم بدين ترتيب جوانههاي پايين گل رشد كرده و براي دوره بعد به گل ميروند. اين هرس از اوايل ارديبهشت تا اوايل آذر ماه بشرط اينكه امكان گل‌دهي باشد قابل انجام است. هرس زمستانه در اوايل پاييز يا اواخر زمستان انجام مي‌شود و بسته به ضخامت ساقه‌ها نوع هرس متفاوت است. چنانچه ساقه‌ي رز قطور و محكم است 3-2 جوانه را باقي گذاشته و بقيه را حذف مي‌كنيم. اگر شاخه ضعيف بود و امكان رشد همه جوانه‌ها وجود نداشت 6- 5 جوانه باقي گذاشته و بقيه را حذف كنيد. نگهداري شاخه رز: بعد از بريدن و انتقال به گلدان (در طول و ارتفاع بريده مي‌شود)، بخش‌هايي از انتهاي ساقه كه حالت لزج و بيمارگونه دارد را قطع كنيد و براي نگهداري ساقه استفاده از تركيبات نقره، ساكارز و اتانول 5% توصيه مي‌شود. خانواده ليلياسه سنبل Hyacinthus سنبل گياهي است به رنگهاي متنوع و گل هاي نسبتاً فراوان كه همزمان با شروع فصل بهار ديده مي‌شود. نام جنس اين گياه Hyacinthus است. سنبل گياهي پيازي و پات پلنت Pot plant است و كمتر از آن به عنوان گل شاخه بريده استفاده ميشود، بلكه بيشتر مصرف آن بصورت گياه گلداني است. معمولاً پيازهاي نيمه مقاوم به سرماي اين گياه را پيش رس ميكنند تا در عيد نوروز از گل آن‌ها استفاده كنند. پيازهاي سنبل را در محيطي با خاك سبك و غني از مواد غذايي كشت ميكنند. اما براي كاشت اين پيازها بايد دو نكته را مورد توجه قرار داد : 1)3 تا 4 سانتي‌متر از انتهاي پيازها خارج از خاك قرار گيرد. همه طول پياز را در داخل خاك قرار ندهيد؛ 2) بعد از كاشت پياز ابتدا مدتي در حرارت پايين باشد، تا حجم مناسب و لازم ريشه در روي پياز‌ها تشكيل شود. سپس اين پيازها را به مكان گرم با درجه حرارت حدود 15 درجه انتقال دهيد تا رشد اندام‌هاي هوايي آغاز شود. چنانچه نحوه تشكيل ريشه بخوبي انجام نگيرد استقرار گياه در خاك و رشد و نمو بعدي گياه با موفقيت همراه نخواهد بود. براي به گل رفتن و دوام گل‌هاي سنبل، قبل از كاشت بايد پيازها تيمار حرارتي شوند. سنبل­هاي كاملاً درشت قبل از برداشت براي مدتي در دماي 15 درجه سانتيگراد، سپس حداقل به مدت 6 هفته در دماي 9 درجه سانتي‌گراد نگهداري شوند و بعد از آن براي كاشت گياه شرايط و مواردي را كه قبلاً گفته شد را به همان ترتيب اجرا كنيد تا يك سنبل پر گل داشته باشيد. تكثير سنبل بوسيله پيازچههاي محدود و كم آن صورت ميگيرد. معمولاً براي افزايش تعداد پيازچهها در سطح قاعده پياز خراشهاي مثلثي شكل و يا خراشهايي بصورت صليب ايجاد كنيد. بدين سان محلهاي خراش داده شده باعث تحريك به پيازشدگي پياز ميشوند. اما بطور معمول تعداد پيازچههاي بدست آمده از پيازهاي متوسط و معمولي سنبل فقط بين 3 تا 5 پيازچه است، به همين دليل تكثير سنبل با محدوديت همراه است. روش ديگر تكثير سنبل استفاده از بذركاري است. براي به گل رفتن بذر پيازهاي سنبل زمان طولاني لازم است. هم‌چنين كشت سلولي سنبل يا Tissue culture هم روش مناسب ديگري براي تكثير آن است دراسنا دراسنا از ديگر گياهان خانواده ليلياسه است. دراسنا هم نام لاتين و هم جنس گياه است. گونه‌هاي مختلف، نام‌هاي مختلفي دارند به عنوان مثال دراسناي برگ بلالي، دراسناي درختي سبز و درختي صورتي وجود دارند. دراسناي برگ بلالي گياهي است كه برگهايش شبيه برگ ذرت است. دراسناي سبز شباهت زيادي به گياه كوردلين دارد. از لحاظ ظاهري كوردلين‌ها شباهت زيادي به دراسنا‌ها دارند. تنها راه تشخيص اين دو گياه ريشه‌ي آن‌هاست. زيرا ريشههاي كوردلين معمولاً زرد رنگ هستند، در حاليكه ريشه دراسناها سفيد و سفيد مايل به كرم مي‌باشند. بعلاوه كوردلينها رشد برگي دارند، رشد ساقهاي قطور مثل انواعي از دراسناها در آن‌ها ديده نمي‌شود. كشت و كار دراسناها نياز به يك خاك عميق زراعي دارد. برخي از اين دراسناها نظير دراسناهاي درختي رشد و نمو سريع‌تري دارند و براي اينكه رشد آن‌ها بخوبي انجام گيرد به خاك عميق و متوسط نياز دارند. تركيب خاكي دراسناها: مخلوط مساوي خاك برگ، خاك پيت، كود دامي و خاك لومي مرغوب است. اين تركيب خاكي با PH معادل 5/6 تا 7، يك تا دو بار در ماه و همراه با محلولهاي غذايي در فصل رشد براي گياه توصيه ميشود. در غير اينصورت علائم كمبود عناصر غذايي بر روي برگهاي گياه بشكل لكههاي قهوهاي و سياه شدن انتهاي برگها و هم‌چنين ريزش برگ‌ها مشاهده ميشود. تكثير دراسناها بوسيله قلمه‌ي ساقه و خوابانيدن هوايي Air layering انجام ميگيرد. قلمههاي انتخاب شده از دراسناها بشكل قلمههاي علفي (سبز) و هم قلمه‌هاي مياني قابل برداشت هستند. برخي از دراسناها نظير دراسنا­هاي درختي از نوع صورتي و سبز تكثير مشكلتري دارند و ريشهزايي در آن‌ها بخوبي صورت نميگيرد. لذا براي كمك به ريشهزايي اين گياهان از هورمونهاي ريشهزا استفاده ميكنيم. يوكا Yuca يوكا از ديگر گياهان خانواده ليلياسه است كه تنه قطور درخت مانند دارد، شاخههاي تازه رشد يافته‌ در روي آن ظاهر شده و منظره درختهاي مينياتوري را بوجود ميآورند. يوكاي زنگولهاي گياهي است كه در فضاي باز استفاده مي­شود. اين گياه گل‌هاي سفيد شيپوري مانند آويزان دارند كه در فصل تابستان به گل ميروند. يوكاي زنگولهاي بوسيله تقسيم بوته تكثير مي­شود. يوكاي درختي يا يوكاي گلخانه‌اي صرفاً بوسيله قلمههاي انتهايي يا مياني ساقه تكثير ميشود، و زمستان‌هاي سرد را تحمل مي‌كند. عكسالعمل گونههاي يوكا به شرايط نا مساعد محيطي بصورت ريزش و ايجاد لكه‌هاي زنگ مانند و نهايتاً سوختگي سر برگها مي‌باشد. براي جلوگيري از بروز چنين حالتي علاوه بر فراهم كردن رطوبت نسبي محيط، بايد PH را نيز در محدوده‌ي 6 تا 7 ثابت نگه داريم. گندمي Chlorophytum آخرين گياه خانواده ليلياسه سجافي يا گياه گندمي است، با نام علمي Chlorophytum. روش تكثير اين گياه از ديگر گياهان خانواده ليلياسه متفاوت است. يكي از روشهاي تكثير گياه گندمي رانرها يا دستك‌هاي گياه است . لذا با جدا كردن اين رانرها و انتقال آن‌ها به محيط ريشهزايي يك گياه جديد بوجود ميآيد. اين گياه براي نگهداري در منزل شرايط بسيار مناسبي دارد. خصوصاً كلروفي‌تيوم سبز رنگ كاملاً به شرايط منزل سازگار است و در صورتي كه از نوع ابلق آن در منزل استفاده كنيم بايد شرايط پر نور را براي نگهداري گياه فراهم كنيم. خانواده کاکتاسه کاکتوس‌ها به سه زير خانواده تقسيم مي‌شوند: -زير خانواده پرسکيه Pereskia ؛ -زير خانواده اوپنسيه Opuntia ؛ - زير خانواده سرئه Cerea توجه داشته باشيد كه تعدادي از كاكتوس‌ها مثل اكينو كاكتوس و ... در اين طبقه‌بندي قرار نمي‌گيرند. زير خانواده پرسکيه Pereskia تنها كاكتوس برگ‌دار در اين زير خانواده جاي مي‌گيرد. گياه پرسکيه برگ‌هايي شبيه برگ مرکبات به رنگ‌هاي متنوع دارد و گل‌هاي سفيد آن شبيه به گياهان خانواده رزاسه است. اين کاکتوس در خاک‌هاي متوسط تا معمولي باPH حدود 5/6 – 5/7 نگهداري مي‌شوند و قلمه‌هاي ساقه اين گياهان براحتي در ماسه ريشه‌دار مي‌شوند (براي تكثير مشكلي ندارند). زير خانواده اوپنسيه Opuntia کاکتوس‌هاي اوپنسيه به فارسي كاكتوس‌هاي راكتي ناميده مي‌شوند. كه در برگيرنده انواع کاکتوس‌هاي برگ پهن، راکتي، زرد، راکت درشت و کوچک هستند. اين دسته از کاکتوس‌ها گاهي در مناطق گرمسيري ميوه‌هاي خوراکي توليد مي‌کنند كه مصارف دارويي دارد. زير خانواده سرئه Cerea کاکتوس‌هاي کشيده و مخروطي در زير خانواده سرئه قرار دارند. اين دسته از کاکتوس‌ها در مناطق سردسيري در فضاي گلخانه‌ها قابل حفاظت و نگهداري مي‌باشند. اين گياهان بدليل خارهاي گزنده و حساسيت‌زا ايجاد مشكل مي‌كنند پس در منازل از دسترس بچه‌ها دور نگه داريد. ماميلاريا از جمله کاکتوس‌هاي كوچك و ريز هستند که گل دهي منظم هر ساله دارند. اين کاکتوس بسيار کوچک و داراي فرم دايره‌اي کوچک هستند. گياه گي توپس که به کاکتوس شباهت دارد عيناً شبيه يک تخته سنگ است که از وسط آن يک گل خارج شده است (شبه كاكتوس). پرورش كاكتوس‌ها تركيب خاکي كاكتوس‌ها، بايد شني رسي و درصد بيشتري از شن يا سنگريزه باشد. کاکتوس‌ها آبياري منظم و با فواصل بيش از گياهان معمول نياز دارند و بسته به سرعت رشد و فصل، تعداد و فواصل آبياري تنظيم مي‌شود. کاکتوس‌ها در مناطق گرم و پر نور رشد مي‌کنند زيرا بومي آمريکاي لاتين هستند. كاكتوس‌ها به نور زيادي احتياج دارند و در محيط‌هاي كم نور معمولا رشد علفي مي‌كنند و منظره ظاهري آن‌ها از حالت کاکتوس بودن خارج مي‌شود. تکثير کاکتوس‌ها - جنسي؛ - غير جنسي. بعضي از کاکتوس‌ها نظير ماميلاريا گل دهي منظم هر ساله دارند. بذر سياه رنگ کوچک توليد مي‌کنند. بعضي ديگر از کاکتوس‌ها نظير زيئو کاکتوس که گل‌هاي بسيار کم دوامي دارند توليد بذر کمتري مي‌كنند. تکثير بذري کاکتوس‌ها عموم کاکتوس‌ها بذرهاي بسيار ريز با قوه ناميه نسبتاً کوتاه دارند. نكات مهم در کشت بذري کاکتوس: - بذرها قوه ناميه مناسبي داشته باشند؛ يعني تعداد جوانه زني گياه در زمان معين به اندازه قابل قبول باشد؛ نحوه کشت طوري باشد که بذرهاي ريز بتوانند جوانه بزنند. بنابراين کاکتوس‌ها را در سبدهاي پلاستيکي کم عمق با يک خاک بسيار سبک (ترجيحا پيت ماس) کشت مي‌کنند. آبياري بسترهاي کشت در پاي گياه انجام مي‌گيرد، يا اينکه سبدها را در ظرف‌هاي آبي قرار داده که بتدريج آب را جذب مي‌کند و گياه و بذرها مرطوب شده و بعد جوانه مي‌زنند. مثل هر گياه ديگر بذركاري باعث طولاني شدن زمان رشد و نمو و بلوغ گياه مي‌شود. تکثير رويشي کاکتوس عمده‌ترين تکثير رويشي کاکتوس‌ها روش کاتينگ Cutting يا قلمه زدن است. قلمه زدن در كاكتوس به فصل بستگي دارد و بهترين فصل براي آن اوايل تابستان مي‌باشد. بطوري كه آن‌ها را در يک بستر سبک و محيط با رطوبت کافي با آبياري منظم کشت مي‌کنند. اما قبل از اينکه قلمه‌ي کاکتوس مخصوصاً کاکتوس‌هاي گوشتي نظير سرئوس‌ها وارد بسترهاي کشت شوند بايد شيرابه گياه را قطع کرد. براي انجام چنين عملي قبلاً قطعات جدا شده يا قلمه‌هاي کاکتوس را به مدت چندين ساعت در معرض تابش مستقيم آفتاب در تابستان قرار مي‌دادند تا اينکه جريان شيرابه قطع مي‌شد و سپس اقدام به کشت آن مي‌کردند. اما امروزه با توجه به اينکه ريشه‌دار کردن گياهان ر کمترين در زمان حائز اهميت است قلمه ها را در آب ولرم حدود 45 درجه سانتي گراد قرار مي دهند. که در نتيجه جريان شيرابه قلمه ها قطع مي شود.سپس آنها زا در بستر کاشت قرار مي دهند وکار ديگري که بيشتر بعنوان يک هنر به نظر مي‌رسد عمل پيوند يا گرافتينگ Grafting در کاکتوس است. آنچه مسلم است سرئوس‌ها يا کاکتوس‌هاي مخروطي، پايه‌هاي بسيار خوبي براي بيشتر ماميلارياها يا اوپنسيه‌ها هستند. [ربرد هورمون‌هاي گياهي هورمون هورمون به موادي اطلاق مي‌شود که به مقدار بسيار ناچيزدر يک اندام معين از گياه بوجود مي‌آيد و در اندام‌هاي ديگر استفاده مي‌شود. با اين تعريف شايد تصور شود که هورمون‌ها صرفاً جزء مواد کاملاً درون ساز گياه هستند، اما همواره اينطور نيست زيرا هورمون‌ها هم در داخل اندام‌هاي گياهي و هم به شکل سينتتيک و شيميايي در خارج ساخته مي‌شوند و روي گياه القا مي‌شوند. بنابراين علي رغم اينکه يک تفاوت ناچيز بين اين دو نحوه ساخت هورمون موجود است بيشترين تفاوت مربوط به اصطلاح انگليسي است. در فارسي هم موادي که بصورت طبيعي در گياه ساخته مي‌شوند و هم موادي که به صورت مصنوعي از خارج به گياه القا مي‌شوند را تحت عنوان هورمون مي‌شناسند، اما در اصطلاح انگليسي موادي را که بصورت طبيعي (در داخل گياه) ساخته مي‌شوندPlant Hormone و موادي که بطور مصنوعي (در خارج از گياه)‌ساخته مي‌شوند را تحت عنوانPlant Growth Regulators يعني تنظيم کننده‌هاي رشد گياهي مي‌شناسند. در تقسيم بندي‌هاي خيلي قديمي‌تر هورمون‌ها بر حسب نوع قابليت يا کاري كه به عهده دارند، به پنج دسته تقسيم مي‌شوند. هورمون‌ها 1- اكسين‌ها Auxines 2- ژيبرلين‌ها Giberellines 3- سيتوكينين‌ها Cytokinines 4- بازدارنده‌هاي رشد Inhibitors 5- اتيلن Ethylene اکسين‌ها Auxines عوامل موثر بر عملكرد هورمون‌ها در روي گياهان زينتي غلظت Dosageهورمون مصرفي؛ سن فيزيولوژيكي گياه اکسين‌ها جزء اولين گروه هورمون‌هاي كشف شده هستند كه وظايفي همچون تسريع در ريشه‌زايي گياهان و ريزش گل‌هاي اضافي درختان ميوه را بر عهده دارند. مهم‌ترين عاملي که روي عملکرد اکسين‌ها تأثير گذار بوده مقدار مصرف اکسين و يا غلظت هورمون مصرفي است. گاهي اوقات يک اکسين معين عامل رشد و تقسيم سلولي است. اما اگر همين ماده را در غلظت Dosage خيلي زياد بکار بريم، باعث مرگ و از بين رفتن گياه مي‌شود. بنابراين در مصرف هورمون‌ها مخصوصاً اکسين‌ها غلظت مصرف اهميت زيادي دارد. عامل ديگري که در روي عملکرد و يا وظيفه خاص اکسين اثر گذار است سن فيزيولوژيکي گياه مورد استفاده است. بسته به اينکه گياهان در چه مقطع سني قرار گرفته‌اند غلظت مصرفي اکسين و زمان القا آن به سن متغير است و نتايج متفاوتي دارد. اما بطور کلي مهم‌ترين وظايفي را که براي اکسين‌ها مي‌شناسيم عبارتند از : تسريع در ريشه زايي گياهان سخت ريشه‌زا 3000 ppm - 8000 ppm- مخصوصاً در سطوح بزرگ و واحدهاي توليدي بزرگ که سرعت ريشه‌دار شدن گياه و زمان آن اهميت دارد، مصرف و کاربرد اکسين‌ها داراي جايگاه ويژه‌اي است؛ عامل تُنُك کننده در محصولات سال‌آور- به اين طريق باعث ريزش گل‌هاي اضافي درختان مي‌شود. مثلاً در درخت سيب حالت سال‌آوري وجود دارد. بدين صورت که در بعضي از سال‌ها ميوه زياد توليد مي‌كند و در سال ديگر محصول بسيار ناچيزي دارد. کاربرد اکسين‌ها باعث مي‌شود که در سال‌هاي پر محصول تعداد گل‌هاي قابل تبديل به ميوه کم شود و در نتيجه عملکرد گياه در سال‌هاي مختلف به شکل متعادلي نگه داشته شود. ژيبرلين‌ها Giberellines مهم‌ترين كاربرد ژيبرلين‌ها GA جايگزيني سرما در غده‌ها؛ جايگزيني سرما در بذر دسته نسبتاً بزرگ از هورمون‌هاي گياهي ژيبرلين‌ها هستند که در سال‌هاي حدود 1940 شناخته شدند. کاربرد ژيبرلين‌ها در باغباني به درشت کردن حبه‌هاي انگور، وادار كردن غده يا پياز براي گل‌دهي و جايگزيني سرما در بعضي از بذرهاي گياهان است. بهترين و پرمصرف‌ترين جاي مصرف GA در ژيبرلين‌ها در Flowery culture است که غده‌ها و پياز‌ها را به کمک سرما وادار به گل‌دهي مي‌کنيم، بنابراين ژيبرلين‌ها جايگزين سرما مي‌شوند. با تيمار ژيبرلين دوره 3 تا 5 ماهه را که پيازها لازم دارند تا وارد مرحله گل‌دهي شوند را بسيار کوتاه‌تر مي‌كنند. وظيفه ديگر ژيبرلين‌ها جايگزيني سرما در بعضي از بذرها مي‌باشد. بعضي از بذرهاي گياهان زينتي نظيرانواع نسترن‌ها نيازمند طي يک دوره سرما قبل از جوانه‌زني هستند، لذا وقتي اين بذرها را با GA که مخفف ژيبرلين اسيد است تيمار کنيم آن را جايگزين يک دوره سرما کرده‌ايم. لازم به ذكر است که تعداد ايزومرهاي ژيبرلين خيلي زياد است از GA1- GA47 شناخته شده‌اند، و در کارخانجات مواد شيميايي توليد مي شوند اما GA3 کاربرد بيشتري دارد. مشخص كردن نوع هورمون و مقدار آن كار بسيار دقيق و ظريفي است كه در آزمايشگاه‌هاي تخصصي با استفاده از دستگاه HPLC صورت مي‌گيرد. سيتوكينين‌ها Cytokinines سيتوکنين‌ها دسته‌اي از هورمون‌ها هستند که وظايف خاص و بسيار تخصصي بر عهده دارند. سيتوکنين‌ها وظايفي همچون کمک به تقسيم سلولي و جلوگيري از پير شدن گل‌هاي شاخه بريده را بر عهده دارند كه كمياب و گران قيمت بوده و دز مصرفي آن‌ها كم است. نقش ديگر سيتوکنين‌ها جلوگيري از پير شدن گل‌هاي شاخه بريده Cut flowers است. سيتوکنين‌ها در محلول پاشي‌هاي آبي و شيميايي روي شاخه‌هاي بريده شده كه براي مدت طولاني نگهداري مي‌شوند، کاربرد بسيار خوبي دارند. انواع سيتوکنين‌ها عبارتست از بنزيل آمينوپورين، زآتين و کينيتين. بازدارنده‌هاي رشد Inhibitors دسته چهارم از هورمون‌هاي گياهي بازدارندگان رشد هستند که نقش متضاد بقيه هورمون‌ها را دارند.نقش سه دسته اول اكسين‌ها، ژيبرلين‌ها و سيتوكينين‌ها در تشويق گياه به رشد و نمو است ولي ايندسته نقش جلوگيري كننده در رشد را دارند. در گياه بنت قنسول Euphorbia Pulcherrimaصورت مي‌توان از بازدارنده‌اي مثل B9 استفاده كرد. گياهان زينتي کاربرد خوب و بسيار اقتصادي دارند واستفاده از اين بازدارنده‌ها باعث مي‌شود گياهان کوتاه اما کامل از نظر ساختمان رشدي داشته باشيم. يك پا كوتاهي دسته‌اي ديگر از مواد بازدارنده که در گياهان زينتي استفاده مي‌شوند آلار SADH است، گر چه در بعضي از مجامع جهاني منع شده است اما چون مورد استفاده آن براي گياهان زينتي است و مصرف خوراكي ندارد همچنان قابل استفاده است. بهترين مورد استفاده از آلار يا SADH در طولاني كردن خوشه‌هاي گل گياه کاغذي است. اتيلن Ethylene بر خلاف چهار دسته ديگر (كه ابتدا خاصيت هورموني آن‌ها شناخته شده)، اتيلن ابتدا به عنوان گازي فرار شناخته شد بعد بعنوان هورمون شناسايي شد. اتيلن را در گياهان زينتي عمدتاً بعنوان هورمون پيري مي‌شناسيم، هر وقت که بخواهيم گياهان را به سمت بلوغ و پيري ببريم کاربرد اتيلن توصيه مي‌شود. اتيلن گازي فرار است كه در گياهان زينتي به هورمون پيري شهرت داشته و باعث رسيده شدن ميوه‌هايي هم‌چون موز و گوجه‌فرنگي مي‌شود. مصرف اتيلن بر روي سبز زدايي يا رسيدن ميوه‌جات مفيد است. اما در گياهان زينتي بدليل تشويق به طرف پيري و بلوغ خيلي مفيد نيست. اتيلن بر روي گياهان خانواده Coleus blumei خصوصاً گياه آيکما Aechema خيلي مؤثر بوده و باعث رشد و انگيزه گل دهي در گياه مي‌شود. براي جلوگيري از فعاليت اتيلن و جوان ماندن گياه از مواد شيميايي و تركيبات نقره مثل نيترات نقره و تيو سولفات نقره 8-Hydroxy puinoline استفاده مي‌كنند. هم‌چنين ماده‌ي شيميايي ديگر به نام متيل سيكلو پروپان Methyle Cyclo Propane (1-MCP) را بصورت قر‌ص‌هايي در ظرف‌هاي بسته‌بندي گياه قرار مي‌دهند تا گل مدتي شاداب باقي بماند. کراسولاسه کراسولاي درختي Crussula arborecense نحوه رشد و نمو شاخه‌هاي کراسولاي درختي عيناً شبيه يك درخت با شاخه‌هاي نرم است، بطوري که وضعيت رشدي آن منظره يک درخت را جلوه‌گر مي‌سازد. و به اين دليل اصطلاحاً کراسولا آربورسنس يا کراسولاي درختي نام گرفته است. بدليل رشد زياد کراسولاي درختي لازم است که اين گياه در يک خاک غني از مواد غذايي کشت و کار شود. يعني خاکي با نسبت مساوي ماسه، خاک برگ، خاك لومي و مقدار کمي کود دامي. اين ترکيب خاکي در گلدان‌هاي بزرگ که حجم کافي براي گسترش ريشه‌هاي بزرگ و طويل کراسولا داشته باشند باعث رشد خوب و مطلوب مي‌شود. کراسولا فالكاتا برگ‌هاي گوشتي نقره‌اي و فاقد دمبرگ دارد که برگ‌ها به ساقه کراسولا متصل هستند و يک منظره ناوداني شکل زيبايي را بوجود مي‌آورند. اين گياه بوسيله قلمه‌هاي ساقه تکثير مي‌شود. کراسولاي نقره‌اي، برگ‌هاي نقره‌اي قلبي شکل و شکننده دارد. اين کراسولا جزء گياهان نسبتاً کند رشد بوده و در معرض نور آفتاب و تنش‌هاي خشکي مقاومت خوبي دارد. تکثير اين گياه بوسيله قلمه‌هاي ساقه و برگ مي‌باشد. گياه آئونيوم برگ‌هاي مدور به رنگ متنوع و رشد کپه‌اي بسيار ظريف و منحصر به فرد دارد. نحوه قرار گرفتن برگ‌ها طوري است که گياه را به فارسي بشقابي مي‌نامند. هر کدام از جوانه‌هاي ساقه در روي برگ و ساقه اصلي در محيط مرطوب يک گياه جديدي را بوجود مي‌آورد. سدوم سدوم در فارسي به گل ناز گلخانه‌اي معروف است. سدوم مجموعه‌اي از گياهان است که ظاهري کاملاً متفاوت از هم دارند. بعضي از سدوم‌ها داراي برگ‌هاي سبز تيره گوشتي بوده و گل‌هاي زرد رنگ توليد مي‌کنند و نسبت به تنش‌هاي خشکي (آفتاب شديد) مقاومت خيلي خوبي نشان مي‌دهند. فقط در سرماي زير صفر درجه احتمال از بين رفتن آن‌ها وجود دارد. از ديگر سدوم‌ها مي‌توان به سدوم برگ ريز يا سدوم‌هاي غوره مانند اشاره کرد. اين سدوم‌ها در اندازه‌هاي مختلف وجود دارند و در معرض نور آفتاب به رنگ‌ قرمز مايل به قهوه‌اي درمي‌آيند. هر کدام از برگ‌هاي لوله مانند کوتاه اين گياه در محيط ماسه به يک گياه جديد تبديل مي‌شود بعلاوه ساقه‌هاي آن نيز در ماسه براحتي ريشه دار مي‌شود. کالان کوئه از ديگر زير خانواده‌هاي بزرگ کراسولاها است. يک نوع از گياه کالان کوئه داراي برگ‌هاي درشت، مثلثي و شکننده است و گل‌هايي به رنگ نارنجي توليد مي‌کند و براي عيد نوروز قابل پيش رس کردن است. اين گونه سرعت رشدي بسيار بالايي دارد و در مدت کوتاهي از يک قلمه برگ يا ساقه آن تعداد زيادي گياه کامل مادري بوجود مي‌آيد. از ديگر انواع کالان كوئه گياهي است که فقط برگ‌هاي زيبا و گوشتي با يک حاشيه نوار مانند به رنگ قهوه‌اي دارد که در بين بيشتر گياهان برگي تقريباً بي نظير است. اين کالان کوئه يک ساقه گل دهنده بلند و غير قابل مصرف زينتي با خوشه‌هاي گل سفيد بوجود مي‌آورد. اشوريا گياهي است با رنگ‌هاي گوناگون که برگ‌هاي گوشتي کوچک حول يک محور دايره‌اي دارد. سه نوع اشوريا Echeveria وجود دارد: - اشورياي سبز؛ - اشورياي قهوه‌اي؛ - اشورياي نقره‌اي. اشورياي سبز رشد نسبتاً کمي دارد و بوسيله قلمه ساقه و بذر تکثير مي‌شود. بخش گل دهنده اشورياي سبز يک ساقه بلند با گل‌هاي سفيد است که جنبه زينتي ندارد. اشورياي نقره‌اي برگ‌هاي سدري و نقره‌اي رنگي دارد، شاخه گل دهنده آن گل‌هاي سفيد غير متراکمي را بوجود مي آورد كه جنبه زينتي ندارد. اشورياي قهوه‌اي يا درختي گرچه برگ‌ها يک محور دايره‌اي درست مي‌کنند ولي تراکم برگ‌ها به اندازه دو تا اشورياي قبلي نيست و ساقه گل دهنده بسيار بلندي با گل‌هاي بسيار زيبا دارد. آيا اشورياي درختي بعنوان کات فلاور استفاده مي‌شود؟ گل‌هاي اشورياي درختي ساقه بلندي به طول 25/1 – 1 متر و گل‌هاي متنوع در زمستان بوجود مي‌آورد. اين گل‌ها بعنوان کات فلاور و گل خشک بريده قابل استفاده هستند. تعدادي از گياهان خانواده کراسولا بعنوان Cover plant قابل مصرف هستند. در مناطقي که خطر يخبندان نباشد و مناطق مرطوب و جاهايي که PH خاک اسيدي است از انواع سدوم‌ها بعنوان پوشش گياهي استفاده مي‌کنند. خانواده كراسيفره Crussifera گل‌هاي شب بو دو گونه کاملاً مجزا از هم را تشکيل مي‌دهند. الف) شب‌بوهاي پُر پَر که به رنگ‌هاي متنوعي وجود دارند و ب) شب بو کم پَر يا شب بو چايرانتوس. چايرانتوس‌ها شب بوهاي کاملاً مقاوم به سرما هستند و در مناطقي که زمستان‌هاي طولاني دارند بعنوان يک گياه مناسب فضاي سبزي محسوب مي‌شوند. نشاهاي شش برگه چايرانتوس در اوايل بهار از گلخانه به فضاي آزاد منتقل مي شود كه بعد از حدود دو ماه گل‌هاي زرد زعفراني توليد مي‌كند. براي به گل رفتن شب بوهاي پر پر يا متيولاها بايد نشاها را در محيطي با درجه حرارت پايين نگهداري کرد. چنانچه نشاهاي متيولا شش برگه شده باشد ولي درجه حرارت گلخانه همچنان بالا باشد احتمال تداوم رشد رويشي گياه و به گل نرفتن آن وجود دارد. لذا براي برطرف کردن اين مشکل بايد گياهان را در مرحله شش برگي به يک محيطي با درجه حرارت حدود 6 تا 10 درجه سانتي‌گراد منتقل کرد. بعد براي دو هفته گياه را در اين دما نگه داشته و سپس به گلخانه‌هاي اصلي منتقل مي‌شود. شب بوهاي کم پر بعنوان کات فلاور مصرف چنداني ندارند زيرا داراي ساقه بسيار باريک و ضعيف هستند که اندوخته غذايي چنداني در خودشان باقي نمي‌گذارند. تا در مدت طولاني بدون ريشه دوام بياورند. اين گياهان داراي گلبرگ‌هاي بسيار ظريف و حساس بوده که بيشتر مصرف گلداني يا فضاي سبزي دارند. سيکاداسه - اريكاسه (آزاليا) خانواده سيکاداسه سيکاداسه يک گياه قديمي و مربوط به دوره‌هاي بسيار کهن زمين شناسي است که در حال حاضر فقط يک جنس سيکاس از آن وجود دارد. سيکاس حد واسط بين باز دانگان و نهان دانگان بوده و از گياهان زينتي آپارتماني محسوب مي‌شود. اين گياه با برگ‌هاي بسيار بزرگ و سبز منظره‌اي زيبا در داخل منزل يا گلخانه‌ها بوجود مي‌آورد. سيکاس بومي جنگل‌هاي نسبتاً گرم و مرطوب است و به همين دليل وقتي از شرايط طبيعي خود جدا مي‌شود و به محيط جديد برده مي‌شود تغييراتي در سيستم رشد و نمو آن بوجود مي‌آيد. براي پرورش بهتر سيکاس محيطي با رطوبت نسبي بالاي 80 % نياز است كه اين امر با مرطوب کردن محيط بوسيله اسپري‌ آب و سيستم بخار ساز ميسر مي‌شود. وجود يك خاک مناسب در پرورش سيکاس اهميت زيادي دارد. سيکاس در يک خاک مرغوب، غني و عميق به خوبي رشد و نمو مي‌کند. بهتر است بجاي گلدان سيکاس را در داخل زمين گلخانه با عمق خاك مناسب و PH پايين کشت كنيد تکثير سيکاس بوسيله بذر و تقسيم بوته انجام مي‌گيرد. قابل ذكر است كه هر دو روش تكثير مشكل است. تکثير سيکاس بوسيله بذر بذر سيکاس داراي پوسته بسيار ضخيمي است كه براي سبز شدن بايد ابتدا آن را نرم کرد. اين امر به کمک اسيد سولفوريک انجام مي‌گيرد. علاوه بر اين سيکاس مقداري نياز سرمايي دارد که بايد براي گياه فراهم شود. در روش رويشي تکثير سيکاس، از پا جوش‌هاي گياه (که همواره به فراواني يافت نمي‌شوند) استفاده مي‌شود. پا جوش‌ها در کنار گياهان مسن و در شرايط خاک مرغوب و مناسب بوجود مي‌آيند. هر پايه مسن و بالغ سيکاس بين 3 تا 7 پا جوش توليد مي‌کند. همواره كار ازدياد سيكاس مورد توجه محققين بوده است. كار كشت بافت Tissue culture و تهيه محيط‌هاي غذايي براي تكثير اين گياه بطور تخصصي انجام مي‌گيرد. سيکاس يک گياه دو پايه است. يعني پايه‌هاي نر و پايه‌هاي ماده کاملاً از هم جدا هستند. وقتي گياه به مرحله گل دهي نزديک مي‌شود، بخش مياني گياه، برگ‌هاي پيچيده و ظريف سبز رنگي را بوجود مي‌آورد که در حقيقت حامل تخمدان و بخش مادگي گل است. گل‌هاي نر در سيکاس شکل مخروطي دارند و شبيه مخروط بازدانگان هستند. تعداد دانه‌هاي گرده در اين گياه نسبتاً زياد است ولي امکان نگهداري دانه‌هاي گرده تا حدي محدود است. عدم توليد بذر در سيکاس به وضعيت ساختماني گياه بر مي‌گردد. اشاره شد که گياه دو پايه است ولي تعداد گل ماده در طبيعت، بيشتر است. گل‌هاي نر داراي دانه‌هاي گرده بسيار سنگين هستند و چون قابليت جا به جايي بوسيله انتقال‌ دهنده‌ها را ندارند، در نتيجه گرده افشاني بايد بصورت مصنوعي صورت گيرد که اين امر هزينه بر و وقت گير است. مهم‌ترين دلايل زردي برگ سيکاس - كمبود آهن در اثر عدم جذب در خاك‌هاي اسيدي؛ - تجمع بيش ا ز حد آب در خاك بدليل عدم زهکشي مناسب. تيره سيپراسه گياه سيپروس يا پنجه کلاغي يا نخل مرداب داراي شکل‌هاي وحشي مي‌باشد. سيپروس مزاحم در مزارع و باغات را بعنوان يک علف هرز مي‌شناسند. سيپروس يا نخل مرداب گياهي است که ريشه‌هاي آن به مدت طولاني در آب باقي مي‌ماند، لذا در محيط‌هاي فاقد خاک و باتلاقي قابليت کشت دارد و شايد به همين دليل در فارسي نام آن را نخل مرداب گذاشته‌اند. هر کدام از چترهاي گياه را که به اندازه کافي بزرگ و رسيده باشند چنانچه بصورت معکوس در ليوان آب قرار دهيم، از محل جوانه‌ها ريشه و ساقه بوجود مي‌آيد. علاوه بر استفاده از قلمه‌هاي معكوس، اين گياه بوسيله تقسيم بوته و پا جوش نيز تکثير مي‌شود. تيره اريكاسه Ericacea گونه اريكاسه يا آزاليا در رنگ‌هاي مختلف و اندازه‌هاي گوناگون و فرم‌هاي پُر پَر و كم پَر يافت مي‌شود. اگر آزاليا به عنوان گياه گلدار به گلدان منتقل شود بايد تمام شرايط پرورشي براي گياه آماده باشد: الف) خاك متوسط و غني از مواد غذايي، هم‌چنين افزودن پيت ماس يا خزه‌هاي مرطوب به حفظ رطوبت كمك مي‌كند؛ ب) حفظ درجه حرارت ثابت براي گياه؛ ج) ايجاد رطوبت نسبي 65-60 درصد براي گياه. از آنجا كه گياه به استراحت تابستانه احتياج دارد، اوايل بهار گياه را به زير سايه درختان انتقال دهيد تا رشد رويشي داشته و سپس در اوايل تابستان سر برداري از گياه را انجام دهيد و بخش‌هاي هَرَس شده را به عنوان قلمه استفاده كنيد (قلمه‌هاي نيمه خشبي آزاليا در فصل تابستان براي ريشه زايي بسيار مناسب هستند). بعد از سر برداري گياه به تغذيه کامل نياز دارد که آن را با يک کود کامل مورد تغذيه قرار مي‌دهيم، تا همه عناصر ماکرو المنت و ميکرو المنت را با هم دريافت کنند. در اوايل پاييز با پايين آمدن درجه حرارت گياه را مدتي در شرايط آب و هواي آزاد نگه مي‌داريم. در اين حالت گياهان براي مدتي نيازمند درجه حرارت پايين (در حدود 10 تا 15 درجه سانتي‌گراد) هستند. لذا چنانچه اين دوره را طي نکنند و همواره در يک درجه حرارت يکنواخت به سر برند گل دهي آن‌ها با تأخير انجام مي‌شود. پس از طي اين دوره آن‌ها را به جايي با درجه حرارت ثابت و نور غيرمستقيم منتقل مي‌كنيم، تا در زمستان آينده مجدداً به گل روند. در بين ارقام آزاليا، آزالياي پُر پَر دوره گل دهي کوتاهتري دارد ولي آزالياي کم پر مي‌تواند در يک دوره طولاني 3 تا 5 ماهه گلدار باشد. آزاليا در مکان‌هايي که آبياري يا تغذيه به کمک محلول‌هاي غذايي کاهنده PH محيط انجام مي‌گيرد، انجام مي‌شود. اگر گياه همواره با محلول غذايي خاصي پرورش مي‌شود بهتر است در بين دفعات تغذيه از محلولي که PH محيط را پايين مي‌آورد، استفاده کنيد. آزالياهايي که با آب‌هاي سخت و سنگين آبياري مي‌شوند، کيفيت گل‌هايشان مطلوب نيست، بنابراين کيفيت آبياري بر روي عملکرد و کيفيت محصول نقش مهم و تعيين کننده‌اي دارد. زرد شدن برگ‌هاي آزاليا چنانچه با ريزش همراه نباشد به علت فقر آهن يا روي است. خاک‌هايي که PHبالايي دارند و جذب آهن در آن‌ها براحتي صورت نمي‌گيرد باعث زرد شدن برگ گياهان مي‌شوند. اما اگر اين زردي همراه با ريزش برگ باشد معمولاً بايد به شرايط رطوبتي محيط توجه کرد. اگر جوانه‌هاي رويشي قبل از رويش گل حذف نشود و رشد رويشي ادامه پيدا كند گل‌ها قادر به شکوفايي کامل نيستند و اصطلاحاً Blooming براي گل اتفاق نمي‌افتد. خانواده پَسيفلوراسه، پيپراسه و اركيداسه خانواده پَسيفلوراسه Passiflora پَسيفلورا تيره نه چندان بزرگ و با اهميت با نام فارسي پيچ ساعتي يك گياه دارويي با ميوههاي خوراكي است. نام انگليسي اين گياه Patient fruit است. اين گياه پيچ رونده‌اي است كه در خاكهايي با PH اسيدي و رطوبت مناسب بخوبي رشد و نمو ميكند. و بوسيله قلمه­هاي ساقه و بذر براحتي تكثير مي‌شود. خانواده پيپراسه يا پپرونيا Piperaceae در خانواده پيپراسه، سه پيرونياي مختلف وجود دارد كه اين گياهان به عنوان برگهاي رنگي زينتي قابل استفاده هستند. پيرونياي ابلق يا سفيد يكي از گلهاي برگ رنگي است كه با قلمههاي بذر و ساقه تكثير ميشود. پيرونياي سبز گياهي است كه در آپارتمانها قابل نگهداري ميباشد و با قلمههاي برگ و ساقه تكثير ميشود. پيرونياي معمولي گياهي است كه برگهاي چروكيده دارد. اين گياه كاملاً متفاوت با گياهان ديگر اين خانواده است. و آنرا به كمك برگهاي كاملش تكثير ميكنند. گياه پيرونيا يك ساقه گل دهنده با شاتونهاي سبز رنگ توليد ميكند كه ارزش زينتي ندارد. زماني كه اين گياه به گل ميرود كيفيت برگها و زيبايي گلهاي آن كمتر ميشود. با حذف ساقههاي گل دهنده مي‌توان گياه را بطور مرتب به حالت رويشي و نونهالي مشاهده كرد. خانواده اركيداسه (اركيده‌ها) Orchidaceae در خانواده اركيداسه گونه­هاي گياهي بسيار متنوعي وجود دارند. تا بحال حدود 1200 گونه متفاوت از اركيده‌ها شناخته شده‌اند. در كشور ما حدود 12 تا 15 رقم مختلف از اركيدهها كشت مي‌شوند. براي پرورش و نگهداري اركيدهها شرايط نسبتاً اختصاصي لازم است يعني نميتوان آن‌ها را در كنار گياهان برگ سبز نگهداري كرد، بلكه احتياج به گلخانه‌هاي اختصاصي دارند. فرمهاي قديمي اركيده روي يك سرخس بنام اوسموندا پرورش داده ميشدند. اين سرخس يك سرخس اروپايي است كه گياه را بر روي بقاياي تخمير شده آن پرورش ميدادند. امروزه پرورش اركيده بر روي الف)‌سنگريزه، ب) پشم سنگ ج) پوكههاي معدني صورت مي‌گيرد. هر عاملي را كه بتوان از آن بعنوان يك تكيه‌گاه استفاده كرد براي نگهداري ريشههاي سطحي و ضعيف اركيدهها مناسب است. به كمك يك حايل يا نگهدارنده مثل پوكه معدني يا سنگريزه، عناصر غذايي را براي اركيده مصنوعاً فراهم كرده و سپس آن‌ها را مورد تغذيه قرار مي‌دهيم. كاتليا گياهي از خانواده اركيده است كه به راحتي با شرايط محيطي سازگار ميشود. گياهان خانواده اركيده بوسيله‌ي اندام جنسي توليد بذر ميكنند. گل‌هاي اين گياه داراي اندام نر و ماده مي‌باشند. اما بذر اين گياهان فوقالعاده كوچك بوده و شباهت زيادي به هاگ دارد و فاقد اندوخته غذايي مي‌باشد. بذرها را در محيطهاي كشت غذايي نظير كشت بافت پرورش ميدهند. گياهان خانواده اركيده بوسيله تقسيم بوته تكثير ميشوند. بذرهاي اركيده - ريز، شبيه به هاگ؛ - ناقص با اندوخته غذايي كم؛ - نور كامل غير مستقيم؛ - حرارت ثابت و يكنواخت 18 درجه سانتي‌گراد؛ تهويه مناسب. براي نگهداري اركيده پس از تكثير و جدا كردن آن ابتدا يك بسته سنگ‌ريزه‌ي استريل يا يك پوكه معدني را آماده ميكنند. از آنجا كه بستر بايد عاري از هرگونه آلودگيهاي قارچي و بيماري باشد، ابتدا آن‌ها را ضدعفوني مي­كنند. گاهي به منظور جلوگيري از برخي مشكلات مقداري زغال به اين سنگ‌ريزه‌ها يا ديگر نگهدارندهها اضافه ميكنند. بعد از استقرار گياه در گلدان يا در بستر كاشت اصلي، آنگاه آنرا در معرض نور كامل و غير مستقيم قرار ميدهند. نكته مهم و قابل توجه در پرورش اركيده، وجود درجه حرارت ثابت و كاملاً يكنواخت است. اين گياه بطور ثابت به درجه حرارت خنك در حدود 18 تا 20 درجه سانتي‌گراد در شبانه روز احتياج دارد. نكته ديگر اينست كه گلخانههاي توليد اركيده بايد از تهويه مناسب برخوردار باشند. كه بيشتر داراي سيستم فن Fan مي‌باشند. بعد از پرورش گياه، گلهاي اركيده با دم‌گلهاي نسبتاً كوچك ظاهر ميشوند. گلها به صورت چند تايي روي يك دم‌گل 5 تا 10 سانتيمتري قرار دارند. زمان برداشت اركيدهها هنگامي است كه گلها كاملاً شكفته شده باشند ولي از زمان شكوفايي آن‌ها خيلي نگذشته باشد. اركيدهها جزء دستههايي هستند كه در حالت غنچه قابليت شكوفايي كامل را ندارند، لذا بعد از برداشت گلها در صبح زود و دسته بندي آن‌ها بهتر است كه آن‌ها را در كپسولهاي خاصي كه به اين منظور ساخته شدهاند و تا نيمه داراي مواد نگهدارنده هستند قرار بدهند. در اين صورت است كه عمر گل بريده تا حدود 10 روز بالا ميرود. بعد از پايان دوره گل دهي يا فاز زايشي، گياهان را به يك استراحت اوليه ميبرند. اين استراحت بايد در درجه حرارت ثابت گلخانه صورت بگيرد و تغذيه نيز به همراه آب آبياري براي اين گياهان ادامه پيدا كند. نكته قابل توجه اينست كه نوع تغذيه و فرمول غذايي را كه در اين مرحله براي گياه استفاده ميكنند با عناصر غذايي در مرحله گل دهي يا قبل از آن متفاوت است، و فرمولهاي غذايي جداگانه­اي براي مراحل مختلف رويشي گياه استفاده مي‌شود. خانواده پانداناسه Pandanaceae پاندانوس گياه بسيار زيباي خانواده پانداناسه است. تا مدت‌ها پيش پاندانوسها را جزء خانواده آماليليز و برخي از محققين جزء خانواده ليلياسه تقسيم‌بندي ميكردند. چند سالي است كه پاندانوس‌ها خانواده مستقلي تحت نام پانداناسه را تشكيل دادهاند . پاندانوسها برگ­هاي بسيار بلند و خاردار شبيه به آناناس دارند. اين برگهاي ابلق و خاردار، خود يك گياه گلداني بسيار زيبا هستند كه در جاهاي پر نور بخوبي رشد و نمو ميكنند. اين گياهان بوسيله پا جوش و جوانههاي روي تنه اصلي تكثير ميشوند. پاندانوسها را در محيط داراي خاك عميق، مرغوب و حاصلخيز پرورش ميدهند. اين گياهان بطور مرتب هر دو هفته يك بار به مواد غذايي نياز دارند. در تركيب غذايي آن‌ها از عناصر غذايي ماكروالمنت (پر مصرف‌ها) و ميكروالمنت (كم مصرف‌ها) استفاده ميكنند. اگر رطوبت نسبي محيط كافي نباشد برگها گاهي دچار سوختگي ميشوند، و نيز چنانچه اين گياهان از زهكشي خوبي برخوردار نباشند نوك برگ‌ها، سوخته و سياه ميشود. لذا براي جلوگيري از اين عوارض بايد شرايط مناسب را براي گياه فراهم كرد. خانواده سولاناسه و ساكسيفراگاسه خانواده سولاناسه Solanaceae خانواده سولاناسه را در فارسي تحت نام خانواده سيب زميني ميشناسند. گياهان زينتي اين خانواده عبارتند از فلفل زينتي، داتوره، توتون زينتي و اطلسي. فلفل زينتي وقتي از فلفل زينتي نام ميبريم، فلفل خوراكي در ذهن متبادر ميشود لذا هر دو اين گياهان از خانواده سولاناسه با نام علمي كَپسيكوم هستند و براي كشت در هواي آزاد در فصل تابستان مناسب هستند. فلفل زينتي با ميوه‌هاي كوچك رنگي و گيلاس زينتي هر دو جزء كپسيكوم‌ها هستند. هم‌چنين هر دو مصرف پات پلنت دارند و جزء گياهان 1 ساله هستند. تكثير كپسيكوم‌ها بوسيله بذرهاي قابل نشا است و هيچ مشكلي از نظر تكثير ندارند. فلفل زينتي ميزبان خوبي براي مگسهاي سفيد گلخانهاي است و چنانچه در مجاورت گياهان ديگر كشت و كار شوند احتمالاً منبعي براي انتقال اين آفت خواهند بود. داتوره گياه ديگر اين خانواده گياه دارويي، زينتي داتوره است. داتوره با نام علمي داتورا يك گياه برگ درشت است كه گلهاي درشت شيپوري مانند به رنگ سفيد و بوته پر رشد دارد و به عنوان يك گياه مقاوم به شرايط نامساعد محيطي در پاركها و محلهايي كه رفت و آمد بچهها در آنجا كمتر است كشت و كار ميكنند (اين گياه دارويي سمي است). كشت و كار داتوره بوسيله بذرهاي ريز آن صورت مي‌گيرد. و چون مقاوم به سرما است به عنوان يك گياه چند ساله در هواي آزاد قابل نگهداري است. توتون زينتي توتون زينتي از ديگر گياهان خانواده سولاناسه است كه گلهاي سفيد رنگ و ظريفي در يك توده سبز مخملي دارد. اين گياه زينتي ظريف كه مخصوص هواي آزاد است كشت و كار گلداني دارد. شباهت بسيار زيادي به گل اطلسي دارد. ولي گلها و برگهاي توتون زينتي از اطلسي كوچكتر است. بذرهاي اين دو گياه كاملاً شبيه به هم است تفاوت بذرها از روي نقش و نگار سطح برگ است كه فقط در زير ذرهبين قابل رويت است. توتون زينتي بوسيله بذر قابل تكثير است، به سرما مقاومت چنداني ندارد و به عنوان گياه تابستانه قابل كشت و كار است. اطلسي اطلسي گياه زينتي ديگر از خانواده سولاناسه است. گل اطلسي داراي رنگهاي متفاوت و اندازههاي نسبتاً ثابت و شيپوري مانند است. اين گياه را اصطلاحا ‌ً تحت نام اطلس ايراني ميشناسند. با بخش‌هاي شيمردار يا دو رنگ اطلسي آشنا هستيد. نوع ديگر اطلسي پُر پَر يا تريپلوئيد است. تفاوت اين دو در اين است كه اطلسي قبلي از نوع N 2 كرومزوم و اين اطلس از نوعN 3 كروموزمي است. بعلاوه پرچمها در اين اطلسي به گلبرگ تبديل شده و منظره پُر پَر شبيه گلهاي ميخك به گياه داده است. اطلسيها در ارقام مختلف، به شكل‌هاي مختلف بذر توليد ميكنند. اطلسي معمولي يا ديپلوئيد به راحتي كپسولهاي درشتي از بذر توليد ميكند و بذرهاي ريز موجود در آن بسرعت قابل جوانه زدن و كشت و كار هستند. بعد از برداشت بذرها 4 تا 6 سال قابل كشت مي‌باشند. اما اطلسي تريپلوئيد كه پرچمهاي آن به گلبرگ تبديل شده بذر توليد نميكند بلكه تكثيرش از طريق رويشي صورت ميگيرد. در اين اطلسيها كه اصطلاحاً به اطلسيهاي ژاپني يا پا كوتاه معروف هستند، گل‌ها رشد بوتهاي كوتاه دارند و انبوه نيستند و فاقد هر گونه عطر و رايحه بوده و از گروه‌هاي اطلسي هستند كه براي توليد بذر مشكلات ژنتيكي دارند. سلانوم گياه گلخانه‌اي سلانوم از ديگر گياهان خانواده سولاناسه است. گلهاي بنفش رنگ زيبايي دارد. سلانوم تنها گياه آيارتماني خانواده سولاناسه است و به عنوان درختچه نسبتا ‌ً كم رشد در منزل بخوبي قابل نگهداري است. تكثير سلانومها بوسيله قلمه نيمه خشبي ساقه در اوايل بهار صورت مي‌گيرد. در محيطي با PH اسيدي و خاك با بافت متوسط و آب آبياري داراي E.C پايين (آب‌هايي كه سختي زيادي ندارند) نگهداري ميشود. خانواده ساكسيفراگاسه Saxifragaceae خانواده ديگري كه تنوع خاصي در بين گونههاي آن وجود دارد ساكسيفراگاسه يا توت فرنگي است. برخي بعنوان گياهان زينتي و بعضي ميوه‌هاي خوراكي هستند. ساكسيفراژ گياه پوششي گلخانه‌اي Grant coverساكسيفراژ از گياهان زينتي خانواده ساكسيفراگاسه است كه رشد رونده داشته و همچون توت فرنگي توليد رانِر يا دَسَتك ميكند و بوسيله رانر تكثير ميشود. ساكسيفراژ شباهت زيادي با گياهان بگونياسه دارد. برگنيا برگنيا گياهي ديگر از اين خانواده است كه برگهاي بسيار درشت، سبز و تقريباً گرد دارد و كاملاً مقاوم ‌به شرايط هواي آزاد است. چنانچه در زمستان دوره يخبندان طولاني وجود نداشته باشد و فصل تابستان هم خيلي گرم و سوزان نباشد اين گياه براحتي در فضاي آزاد رشد و نمو ميكند، اما سرعت رشد خيلي زيادي ندارد. برگينا براحتي بوسيله قلمههاي ساقه تكثير ميشود. بخش زينتي اين گياه علاوه بر برگ‌هاي زيبا گلهاي بنفش و صورتي رنگ است كه به شكل يك خوشه بر روي برگها قرار گرفتهاند. هورتانسيا گياه ديگر از خانواده ساكسيفراگاسه، هيدرانژئا يا هورتانسيا است كه در ايران كشت و كار آن در گلخانهها صورت ميگيرد. در كشورهايي كه آفتاب سوزان ندارند درختچه‌اي مناسب هواي آزاد است. هورتانسيا را در گلخانه با دماي 20 تا 22 درجه سانتي‌گراد و خاك غني و حاصلخيز داراي PH حدود 6- 5/5 پرورش مي‌دهند. گلهاي هورتانسيا به رنگ‌هاي متنوع ديده مي‌شود و براي اينكه رنگريزههاي آبي و بنفش آن بطور كامل و شفاف ظاهر شوند بايد از تركيبات آلومينيوم دار بيشتر در محيط پرورش آن استفاده شود. و بدليل آنكه جذب تركيبات آلومينيومي در خاكهايي با PH 5/5 - 5 بيشتر است، لذا بهتر است كه PH خاك همواره مورد آزمايش قرار گيرد و چنانچه PH خاك نوسان داشته باشد با استفاده از كودهاي اسيدي اين مقدار را به حد كافي و مطلوب رساند تا تركيبي بين آلومينيوم و فسفر خاك ايجاد نشود و رنگ شفاف هورتانسيا به حالت عادي ظاهر شود. در ايران هورتانسيا از جمله گياهان نوروزي است و براي اينكه اين گياه در نوروز گل داشته باشد حدود چهار ماه قبل يعني از اواخر آذر ماه تا اوايل دي ماه بايد گياهان را در گلخانههايي قرار دهند كه اختلاف درجه حرارت شب و روز 5 درجه سانتي‌گراد باشد. به عبارت ديگر دماي هوا در روز 20 تا 23 درجه و در شب 15 تا 18 درجه سانتي‌گراد باشد. بنابراين در زمان پيش رس كردن گياه بايد ميزان نور وارد شده به گلخانه كنترل شود تا باعث بوجود آمدن شاخههاي باريك و ضعيف در گياه نشود. براي اينكه هورتانسيا رشد سريعي داشته باشد كاربرد برخي از تنظيم كنندهها نظير ايندول بوتيل‌ها و سايكوسل براي يكنواخت كردن و كوتاه كردن اندازه شاخههاي اين گياه بسيار مناسب است. چنانچه تراكم بين گلدانها باعث علفي شدن و رويش بيش از حد در گياه نشده باشد امكان كاربرد سايكوسل بيشتر است. زردي برگ‌هاي هورتانسيا به دو دليل است: 1- كمبود آهن؛ بدليل PHبالاي خاك و عدم جذب آهن است. به عبارت ديگر در خاكهاي كشور ما عمدتا ‌ً كمبود آهن وجود ندارد بلكه شرايط براي جذب آهن مهيا نيست كه با پايين آوردن PH خاك و تنظيم درجه حرارت مناسب اين مشكل برطرف ميشود. 2- توقف رشد يا مشكل در ناحيه ريشه گياه؛ يكي از دلايل توقف رشد ريشهها عدم وجود زهكشي مناسب در خاكهاي هورتانسيا است. تكثير هورتانسيا در اواسط بهار بوسيله قلمه نيمه خشبي انجام ميشود. براي بالا بردن درصد موفقيت رشد گياه بهتر است از مواد هورموني ريشهزا مانند ايندول بوتيريك اسيد با علامت اختصاري IBA با غلظت ppm4000 استفاده شود. خانواده رانونكولاسه و اورتيكاسه خانواده رانونكولاسه يا آلالگان Ranunculaceae خانواده رانونكولاسه به فارسي تيره آلالگان گفته ميشود. مهمترين گياهان اين خانواده عبارتند از آلاله يا رانونكولاسه، تاجالملوك يا آكوليژيا، دلفينيوم يا زبان پس قفا، كلماتيس و پائونيا يا گل صدتوماني. آلاله آلالههاي وحشي در فصل بهار در بسياري از مناطق كوهستاني ايران بطور طبيعي رشد ميكنند. آلاله ديگري وجود دارد كه برگـهاي درشتتر و دم‌گل بلندتري دارد، اين گل گياه به صورت گل باغچه‌اي و گاهاً به صورت آپارتماني يا پات پلنت Pot plant قابل استفاده است. آلاله بوسيله بذر تكثير ميشود، بطوريكه در ماه‌هاي تير و مرداد بذرهاي آلاله را جمع آوري ميكنند و بدون تيمار خاصي آن‌ها را در محل اصلي، كشت ميكنند. از آنجا كه اين گياهان جزء گياهان نسبتاً مقاوم به سرما هستند، در فصل زمستان با پوشش كمي از مواد گياهي مثل خاك برگ، جوانههاي تازه رشد يافته را از سرما محافظت ميكنند. در اوايل فصل بهار گياهان جديد شروع به رشد و نمو مي‌كنند و بوته‌هاي زيبايي توليد مي‌كنند. تاج الملوك آكوليژيا يا تاجالملوك از ديگر گياهان خانواده رانونكولاسه است. اين گياه داراي رنگـ‌هاي متنوع بوده و بوسيله بذرهاي سياه رنگش تكثير ميشود. بوته­هاي جوان تاجالملوك كاملاً مقاوم به سرما هستند. در شرايط بسيار سرد و يخبندان شديد با استفاده از يك پوشش گياهي، از گياهان مراقبت بعمل ميآيد. برگهاي تاجالملوك در فصل غير گلدهي منظرهاي زيبا براي فضاي سبز دارند. لذا بدين خاطر توصيه به كشت اين گياه در فضاي سطح شهري ميشود . بذر گيري بطور طبيعي است و گياه حاصله خصوصياتي شبيه پايه مادر خواهد داشت. ساقههاي ظريف و دم‌گلهاي باريك اين گياه قابليت ماندگاري و عمر خيلي طولاني ندارند. اما گلهاي بريده به عنوان دسته گلهاي 3-1 روزه قابل استفاده هستند. در مصارف طولاني مدت از اين گياه فقط به عنوان گياه گلداني استفاده ميشود. زبان پس قفا دلفينيوم يا زبان پس قفا گياهي است كه غنچه‌هاي متعدد به رنگ خاص آبي دارد. گلهاي شاخه بريده اين مجموعه زيبا و كم نظير هستند. دلفينيوم علاوه براينكه يك گياه دارويي است يك گياه باغچهاي و گل بريده محسوب ميشود. اين گياه بوسيله بذرهاي سياه رنگش تكثير ميشود و جوانه‌هاي رويش يافته به عنوان گياه دائمي در فضاي سبز كاربرد دارد. كلماتيس اورينتاليس Clematis orientallis گياه ديگر خانواده رانونكولاسه، پيچ رونده و زيباي كلماتيس اورينتاليس Clematis orientallis است. براي پوشاندن نردههاي باغها يا استفاده در آلاچيق‌ها و هر جايي كه بخواهند منظره سبز و همراه با گل ايجاد كنند از اين گياه استفاده ميكنند. رنگ آبي، بنفش و صورتي در اندازههاي كوچك و بزرگ كلماتيس باعث شده كه آن را به منظورهاي مختلف استفاده كنند. كلماتيس گياهي است كه بوته بادوام و طولاني از نظر گل دهي دارد. اين گياه از اوايل ارديبهشت ماه تا زمان سرما به حالت گلدار ديده ميشود. كلماتيس براي فضاي آزاد كه خواهان گلهايي با دوره طولاني گل دهي باشد مناسب است. كلماتيس بوسيله پيوند روي نهالهاي بذري تكثير ميشود. پيوند به دو صورت انجام ميگيرد: 1. پيوند در گلخانه؛ 2.پيوند در فضاي آزاد. اگر پيوند در گلخانه صورت گيرد، گياهان را در گلدان قرار مي­دهند و پيوندك را از پيوندكهاي در حال خواب زمستانه جدا ميكنند. اين پيوندكها قبلاً شناسايي شدهاند و براساس رنگ و درشتي گل به آن‌ها شماره ميدهند. و بعد از انتقال به گلخانه آن‌ها را روي پايه بذري بشكل پيوند انگليسي پيوند ميدهند. پيوند در هواي آزاد به شكل تي T است كه در 2 فصل آن را انجام ميدهند، يكي در اواسط بهار حدود ماه خرداد، ديگري پيوند خواب در شهريور ماه. پايههاي پيوند شده با مراقبت و نگهداري در سال آينده گلهاي مورد نظر را توليد ميكنند. اگر كلماتيس را پيوند نزنند فقط ارقام كلماتيس اورينتاليس (كلماتيس وحشي) گلهاي كم و بسيار كوچكي توليد ميكند. اما كلماتيسهاي پرورشي گلهاي درشت در تمام طول سال توليد ميكنند، لذا تكثير پيوندي اين گياه ضرورت دارد. گياه صد توماني گياه صد توماني داراي برگهاي بسيار زياد است. نام انگليسي آن پائوني و اسم جنس اين گياه پائونيا است. پائونيا گياهاني هستند پُر پَر كه برگهاي رنگين (در رنگهاي مختلف)، ساقه گل دهنده‌ي بسيار بلند و قابليت كات فلاوري خيلي زياد و ريزوم دارند. اين گياهان علاوه بر خاصيت كات فلاوري به عنوان گياهان فضاي سبز هم قابل استفاده هستند. پائونيها ميتوانند براي مدت طولاني در يك منطقه باقي بمانند و دچار خسارت از عوامل محيطي نشوند، در موقع تكثير و ازدياد اين گياهان، ريشههاي گوشتي آن‌ها را تقسيم ميكنند و به روش تقسيم بوته گياه جديد را در محل مورد نظر كشت ميكنند. تكثير صد توماني در فصل پاييز به روش تقسيم بوته است. شقايق صحرايي كه در مناطق كوهستاني ميرويد از خانواده رانونكولاسه نيست بلكه بخشي از نهنج اين گياه مواد آلكالوئيدي دارد و از خانواده پاپاراسه است. * خانواده اورتيكاسه Urticaceae گياهان خانواده اورتيكاسه، پيلئاي معمولي (سبز) و پيلئاي رنگي يا رونده هستند. گياه حالت كپه‌اي دارد و اندازه يكنواخت ساقه‌ها مهم است. پيلئاي معمولي Pillea با ريشهدار كردن قلمههاي ساقه تكثير ميشود. لذا براي يكنواخت كردن گياهان، كاربرد تنظيم كنندههاي رشد از نوع باز دارنده‌ها مفيد مي‌باشد. بهترين بازدارنده براي يكنواخت كردن گياهان تركيبات شيميايي نظير سايكوسل است. زماني از اين تركيبات استفاده ميشود كه گياهان ريشهدار شده، از بستر ريشهزايي جدا و در يك خاك مناسب كشت شوند. وقتي دوباره اولين علائم رشد ظاهر شد به كمك محلول پاشي يا افزودن اين مواد بازدارنده به آب آبياري، دوباره به فاصله پانزده روز اندازه گياهان را يكنواخت و يكسان ميسازند. پيلئاي رنگي بدليل شاخههاي رونده و خزنده آن عمدتاً به عنوان يك گياه آبزي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، و داراي شاخه‌هاي افتاده است كه در سبدهاي آويزان Hanging baskets زيبا ديده مي‌شود. تكثير بوسيله‌ي قلمه انتهايي و مياني ساقه صورت مي‌گيرد. بعد از حذف برگ‌هاي اضافي، ساقه درون بستر ريشه‌زايي قرار مي‌گيرد. قلمه‌ها را مي‌توان در آب يا در ماسه ريشه‌دار كرد. در سطوح بزرگ كاربرد آب به عنوان عامل ريشه‌زا توصيه نمي‌شود زيرا ريشه‌هاي آبكي خيلي حساس هستند و براي سازگاري با محيط جديد مشكل دارند. اما براي گياهان Hydroponics اين روش نتيجه خوبي دارد. خانواده زنبق‌ها و نعناعيان خانواده زنبق Iridaceae خانواده ايريداسه يا زنبق يک گياه مقاوم، پايا و قابل نگهداري در فضاي سبز بطور دائم است. اندام‌هاي زيرزميني گياه (ريزوم‌ها) به اندازه کافي مقاومت به سرما دارند، از اين رو در فصل پاييز و زمستان احتياج نيست گياه را به انبار منتقل كنيد. هم‌چنين احتياج به کشت مجدد ندارند. بعلاوه برگ‌هاي اين گياهان در فصل غير گل دهي منظره زيبايي دارند. تکثير زنبق بوسيله جدا کردن ريزوم‌ها امكان پذير است و كشت آن‌ها در خاكي مرغوب صورت مي‌گيرد. زنبق پيازي Iris germanica زنبق پيازي نوع ديگري از زنبق است که بوسيله پيازچه‌هايش تکثير مي‌شود. اين گياه داراي گل‌هاي متنوع (به رنگ‌هاي ليمويي، سفيد، بنفش و صورتي) است و براي کاشت گلخانه‌اي و خارج از فصل بسيار مناسب است. زنبق پيازي دوره رشد کوتاه و سريعي دارد و معمولاً در هر دوره‌ي 90 تا 105 روزه يک پياز آن به گل مي‌رود. پيازهاي آن حساس به سرما هستند و بعد از برداشت طي دوره استراحت دوباره بايد کشت شوند. كشت آن‌ها تقريباً مشابه كشت و كار گلايول است. گلايول Gladiolus grandifora گياه ديگر اين خانواده گلايول است که در رنگ‌ها و اندازه‌هاي مختلف وجود دارد. گلايول‌هاي پا بلند و پا کوتاه با رنگ‌هاي متنوع، ارقام جديدي هستند که به تازگي به بازار عرضه شده‌اند. گلايول از گياهان بومي فلات ايران بوده است و بعدها به کشورهاي ديگر صادر شده و کارهاي به نژادي بر روي آن انجام شده است كه در شکل‌هاي امروزي وجود دارند. گلايول‌ها در فصل بهار در مناطق کوهستاني مي‌رويند رنگ آبي بسيار زيبا و رايحه ملايمي دارند و منظره فوق‌العاده زيبايي را بوجود مي‌آورند. گلايول، گياه پيازي حساس به سرما است و به كمك پياز و پيازچه تکثير مي‌يابد. هر پياز تعداد زيادي پيازچه در اندازه‌هاي مختلف توليد مي‌کند و يکي از گياهان پيازي پر محصول محسوب مي‌شود. نحوه کشت پيازها بدين صورت است که آن‌ها را در يک خاک شني رسي و سبک با زهکشي مناسب قرار مي‌دهند. بعد از پايان دوره سرما پيازها را در زمين مي‌کارند و عمق خاکي که در روي اين پيازها قرار مي‌گيرد در حدود 3 تا 5 سانتيمتر است. به محض کاشت شروع به آبياري منظم محصول مي‌كنند تا اينکه جوانه‌هاي برگي ظاهر شوند. لذا بعد از رويش سه برگ اوليه، يک ساقه گل دهنده قطور از گياه بوجود مي‌آيد. تمام اين عمليات در محل پر نور صورت مي‌گيرد. بعد از اينکه ساقه گل دهنده به حد معيني رشد کرد، گلچه‌ها کم و بيش بر روي ساقه آن ديده مي‌شوند. در مرحله سه برگي قبل از اينکه ساقه گل دهنده ظاهر شود توليد کنندگان، كود سَرَك و كود نيترات آمونيوم يا اوره را به مقدار 3 تا 5 کيلوگرم در هکتار با خاک مخلوط مي‌كنند و آبياري مي‌كنند. اين عمليات بعد از ظاهر شدن ساقه گل دهنده باز هم تکرار مي‌شود. زمان برداشت گياه در ساعت اوليه بامداد و قبل از گرمي هوا مي‌باشد. و در دسته‌هاي 25 تايي يا 50 تايي بسته بندي مي‌شود سپس به محل انبار گل‌ها و بازار عرضه مي‌شود. همچنين زماني گل‌هاي گلايول را برداشت کنيد كه حدود 20% مزرعه گل‌هاي شکفته شده داشته باشد و رنگ گلبرگ‌ها نيز ظاهر شده باشد. بعد از پايان کار برداشت گل‌ها، براي تداوم رشد رويشي آبياري مرتب و گاهي افزودن مواد غذايي لازم به خاک ضروري است. به محض اينکه علائم خزان را در روي برگ‌هاي گلايول ديديد بايد تعداد دفعات آبياري مزرعه را کم کنيد طوري كه بعد از يک يا دو هفته آبياري کاملاً متوقف شود. دوام شاخه‌هاي بريده گلايول بستگي به عوامل رشدي و زمان برداشت گل دارد. ولي بطور معمول در يک منطقه کوهستاني با دماي خنک و يا در جايي که اختلاف حرارت شب و روز حداقل 5 تا 8 درجه باشد، گل‌هاي گلايول حدود 15 روز دوام دارند. نگهداري پيازها بعد از پايان دوره رويشي و خزان برگ‌ها لازم و ضروري است. نگهداري پيازها - قطع سر شاخه‌ها؛ - خروج پيازها از خاك و درجه بندي؛ - شست و شوي پيازها؛ - ضدعفوني با سم قارچ کش با غلظت 4000-2000 قسمت در ميليون (ppm)؛ - شست و شو و خشك كردن پيازها. در سال‌هاي اخير بازارهاي اروپايي ارقام پا کوتاهي از گلايول معرفي کرده‌اند که به ارقام بومي و گل آبي در ايران شباهت دارد. ارقام پا کوتاه، بعنوان يک Pot plant قابل نگهداري هستند اما در هر دوره فقط يک بار گل مي‌دهند. گياه زعفران زينتي يا کروکوس زعفران زينتي با پيازهاي مقاوم و دائمي يک گياه مناسب فضاي سبزي است که داراي رنگ‌هاي متنوع بوده و کم و بيش شبيه گياه گلايول تکثير مي‌شود. گياه فريزيا با رايحه مطبوع در رنگ‌هاي مختلف وجود دارد. اين گياه مقاومت زيادي به سرما ندارد و عموماً کاشت آن در شرايط گلخانه‌اي صورت مي‌گيرد. خانواده نعناعيان Labiateae بيشتر گياهان خانواده لابياته را جزء گياهان دارويي مي‌شناسند اما بدليل خصوصيات خوب و قابل استفاده، مصرف فضاي سبزي هم دارند. كلئوس بلومه‌اي Cleus blumei يکي از گياهان خانواده لابياته کلئوس بلومه‌اي يا حسن يوسف است که به رنگ‌هاي متنوع و برگ‌هايگوناگون موجود مي‌باشد. کلئوس بلومه‌اي در شرايط کشور ما بعنوان يکPot plant مصرف مي‌شود اما درکشورهايي که امکان رشد و نمو آن در هواي آزاد وجود دارد بدليل رطوبت خاک يک گياه فضاي سبزيمحسوب مي‌شود که مانند چمن‌ها مي‌توان آن را سربرداري کرد. از گياه حسن يوسف بعنوان يک شاخص در آزمايش‌هاي مربوط به ريشه زايي استفاده مي‌شود زيرا سرعت ريشه زايي ساقه‌هاي آن فوق‌العاده زياد است و در مدت 3 تا 5 روز ريشه دار مي‌شود. تکثير آن بوسيله قلمه ساقه در آب و ماسه انجام مي‌شود. حسن يوسف برگ ريز، خاصيت پا خوري مثل جمن را ندارد ولي در جاي سايه و مرطوب خوب رشد مي‌كند. در حاليكه چمن در سايه و محل مرطوب خوب رشد نمي‌كند. اسطو خوددوس Lavendula officinalis گياه ديگر اين خانواده لاوندولا آفيسيناليس يا اسطو خوددوس است که بخاطر رنگ نقره‌اي و عطر خوب و ملايمي که دارد در فضاي سبز خصوصاً در مناطق سايه جايي که نور آفتاب زياد محسوس نيست، کاربرد خيلي خوبي دارد. اين گياه بوسيله قلمه‌هاي سبز و حياتي ساقه تکثير مي‌شود. همچنين اسطو خوددوس در بخش گياهان دارويي فراوان کشت و کار مي‌شود. مريم گلي گياه سلويا يا مريم گلي جزء معدود گياهان سايه پسند و گلدار است که در روزهاي کوتاه پاييزي خوشه‌هاي قرمز با گل‌هاي سفيد رنگ ظاهر مي‌کند. کشت اين گياه بوسيله بذرهاي سياه رنگ بشکل نشا کاري است. نعناي زينتي گياه ديگر اين خانواده نعناي زينتي است. انواع نعناع‌ها با نام علمي منتا Menta و در فارسي تيموس بيان مي‌شوند. اين گروه از گياهان بعنوان کاور پلنت Cover plant قابل کشت و کار هستند. به عنوان گياه پوششي در مناطق سايه و كم نور استفاده مي‌شوند. خانواده سرخسيان خانواده سرخسيان Filicales خانواده سرخسيان يا اصطلاحاً فيليسنر متعلق به خانواده پولي پورياسه است که از نظر ساختماني نسبت به گياهان ديگر ساده‌تر و ضعيف‌تر مي‌باشند. اين دسته از گياهان به نام گياهان پست هم خوانده مي‌شوند. سرخس‌ها در بخش گياهان زينتي داراي چندين گونه هستند که مختصراً به بعضي از گونه‌ها اشاره مي‌شود. پَر سياوشان آديانتوم يا پَر سياوشان گياهي است که برگ‌هاي سبز بسيار ظريف و حساس دارد که در خاک‌هاي مرطوب با PH اسيدي و دور از تابش مستقيم نور آفتاب بخوبي رشد و نمو مي‌کند. تكثير پر سياوشان به روش تقسيم بوته انجام مي‌شود. در منازل بدليل نياز نوري کم و رطوبت بالا کمتر موفق به نگهداري آن هستيم. در شرايط نامساعد سر سوختگي و سياهي نوك برگ‌ها مشاهده مي‌شود. آديانتوم عمدتاً بعنوان يک گياه دارويي مطرح است و در گروه گياهان دارويي آنرا کشت مي‌کنند. خاك مورد استفاده، خاك سبك ترجيحاً از پيت خالص مي‌باشد. براي پرورش آن از خاکي كه نفوذ پذيري خوبي داشته باشد و داراي PH در حدود 5 باشد، استفاده مي‌کنيم.سرخس ديگري که هم مصرف زينتي و هم مصرف دارويي دارد، گياه پلي پليوم است که برگ‌هاي کشيده، صاف و بلند دارد که اصطلاحاً به آن گياه زنگي دارو هم گفته مي‌شود. پلي پليوم گياهي است هاگ دار و همانند سرخسيان ديگر بوسيله تقسيم بوته براحتي قابل تکثير است. سرخس‌ها در مكاني با رطوبت کافي قابل نگهداري هستند و روزي چند بار بايد آب پاشي شوند. سرخس مجعد يا سرخس فري يا نفروكلپيس sp. در گياه‌شناسي هرگاه نام گونه گياه مشخص نباشد بعد از نام جنس آن sp. بكار برده مي‌شود، و بدين مفهوم است که گونه مشخصي از اين گياه مد نظر نيست. نفروكلپيس اس پي يکي از سرخس‌هاي پر مصرف و قابل استفاده در منزل است. حاشيه برگ‌هاي آن بخش‌هاي فر خورده مجعدي را ايجاد کرده است که منظره زيبايي را براي گياه بوجود آورده است. غالب سرخس‌ها ساقه کوتاه زير زميني دارند که با توليد ريشه‌هاي نابجاي بسيار سطحي در خاک مستقر مي‌شود. از اين رو به گلداني كم عمق نياز دارند. آبياري سرخس‌ها بايد طوري باشد که تجمع بيش از حد آب در محل ريشه‌هاي گياه اتفاق نيافتد و نيز زهکشي کافي همواره موجود باشد. عدم وجود زهكش كافي باعث زرد شدن و سياه شدن نوك برگ‌ها مي‌شود. اما اگر حالت قهوه‌اي و خشک شدن انتهاي برگ‌ها ديده شد، نشانه‌ي کم شدن رطوبت نسبي محيط پرورش گياه است که در اين حالت اسپري آب بر روي گياه ضروري است. تکثير سرخس‌ها بوسيله جدا کردن بوته‌ها و تقسيم بوته انجام مي‌شود. اما در سطوح بزرگ توليدي تکثير آن‌ها بوسيله دانه‌هاي هاگ بوده که در پشت برگ‌هاي سرخس قرار دارند (دانه‌هاي سياه يا قهوه‌‌اي رنگ). بنابراين بستر کاشت بايد بسيار سبک و پوشيده از پيت ماس يا خزه اسفاگنوم Sphagnoum و PH آن حدود 5/4 باشد. اين بستر را در ظرف آب قرار مي‌دهيم و خاک را روي آن مي‌پاشيم و براي حفظ رطوبت هاگ‌ها بستر را در يک پوشش پارچه‌اي قرار داده تا هاگ‌ها بتدريج سبز شوند. براي تبديل هاگ‌ها به گياه کامل بايد يک مرحله کند رويشي طي شود تا وارد فاز بلوغ يا فاز زايشي شوند. سرخس شاخ گوزني يا پلاتي سريوم جزء گياهان بسيار کند رشد و پر طرفدار است که برگ‌هاي آن منظره‌اي زيبا و بريدگي‌هاي عميق و مشابه شاخ گوزن دارد. بريدگي‌هاي برگي و نحوه خاص رشد و نمو برگ‌ها شباهت زياد اين گياه به اجدادش را مي‌رساند. تکثير شاخ گوزني بوسيله جوانه‌هاي برگي است. پلاتي سريوم‌ها بايد در مكاني با نور كافي و رطوبت كافي نگهداري شوند. نکته بسيار مهم در مورد سرخس‌ها جا به جايي آن‌ها مي‌باشد زيرا سرخس‌ها در يک خاک نسبتاً سبک رشد مي‌کنند و تغذيه در روي آن‌ها در فصول محدودي از سال انجام مي‌گيرد. در ماه‌هاي بهار و تابستان که دوره رويشي گياه شديد است نياز به مواد غذايي بيشتري دارد. توجه داشته باشيد كه حداقل سالي يک بار خاک آن‌ها را عوض کنيد. تعويض خاک گلدان‌ها و جا به جايي و تکثير گياه زماني است که گياه يك دوره رويشي خود را طي کرده و هنوز دچار توقف رشدي نشده باشد. توقف رشد در اوايل پاييز انجام مي‌گيرد پس در اواخر تابستان كار جا به جايي گياه را انجام دهيد. خاک مورد استفاده بايد خاكي سبك از تركيب يك سوم پيت ماس و يك سوم زغال با شن درشت باشد. آسپلي نيوم Asplenium آسپلي نيوم يک سرخس برگ پهن است که از نظر ظاهري شباهتي به سرخس‌هاي ذکر شده ندارد. اما در پشت برگ‌ها دانه‌هاي هاگ ديده مي‌شود. دو گونه از سرخس برگ پهن وجود دارد که عبارتست از : 1) سرخس برگ درشت؛ 2) سرخس برگ ريز. تکثير اين سرخس‌ها عمدتاً بوسيله دانه‌هاي هاگ و تقسيم بوته انجام مي‌گيرد. سرخس برگه ليدي بومي جنگل‌هاي ايران است که آن را در پاي درختان بزرگ مشاهده مي‌کنيم. مورد مصرف آن كمتر به عنوان گياه آپارتماني يا Indoor plant است و بيشتر به عنوان فوليج Foliages در بين دسته گل از آن استفاده مي‌شود. اين سرخس با شرايط محيطي نامطلوب سازگاري دارد. برگه ليدي بوسيله جدا كردن بوته‌ها و تقسيم بوته در اوايل پاييز تکثير مي‌شود. خانواده ميخک Caryophylaceae خانواده ميخک يا کاريوفيلاسه يکي از خانواده‌هاي گياهي است که تعداد گياهان وابسته زينتي آن زياد نيست. از گياهان زينتي اين خانواده مي‌توان به دايانتوس کاريوفيلوس Dianthus caryophillus، دايانتوس باراباتوس Dianthus barbatusيا قرنفل و ژيپسوفيد اشاره کرد. ميخك معمولي Dianthus caryophillus بر اساس مدارک و اسناد تاريخي ميخک دايانتوس يک گياه بسيار قديمي است و حداقل 300 سال قبل از ميلاد مسيح بعنوان گل مورد علاقه افراد در مراسم مختلف مورد استفاده بوده است (دايانتوس به يوناني به معني بوي خدايان است). احتمالاً بوي خوش و رايحه اين گل در طي اين سال‌ها و شايد در اثر عمليات به نژادي از بين رفته و بر اثر تغييرات ژنتيكي داراي خصوصيات ديگر شده است. بطور کلي ميخک‌ها به دو دسته تقسيم مي‌شوند: 1- ميخک‌هاي تک شاخه يا ميخک‌هايي که اصطلاحاً تحت نام ميخک‌هاي استاندارد معروف هستند. اين گياهان گل‌هاي درشت، تک شاخه و دم گل بسيار بلندي دارند. 2- ميخک‌هاي خوشه‌اي يا پا کوتاه که اصطلاحاً ميخک‌هاي مينياتوري مي‌نامند . در اين گروه گل‌هاي اِسپريل از گل‌هاي چند شاخه، منشعب و ريز تشکيل شده‌اند که دم گل‌هاي کوتاهي دارند. کاربرد و مصرف ميخک‌ها بيشتر بستگي به فرهنگ عامه مردم و شناخت مردم دارد. در ايران اصولاً مردم گل‌هاي شاخه بلند با گل درشت‌تر مي‌پسندند. اما در نزد اروپاييان گل‌هايي با دم گل کوتاهتر و در اندازه کوچکتر مطلوب است. بطور متوسط هر سال حداقل 10 تا 15 رقم جديد از ميخک به دنيا معرفي مي‌شود، لذا براي رشد و نمو اين گياه بايد با دانش روز و تکنولوژي‌هاي پرورش آن آشنا شويم. پرورش ميخک‌ در گلخانه‌ها و سيستم‌هاي حفاظت شده اثر بهتر و مناسب‌تري را در عملكرد دارد. در ايران فقط فصولي از سال يعني زمستان و پاييز اين گياه را در گلخانه پرورش مي‌دهند و در بقيه فصل‌ها آن را از سيستم گلخانه‌اي خارج کرده و در هواي آزاد کشت مي‌کنند. اگر ميخک بعنوان يک گياه يکساله کشت شود معمولاً بين 60 تا 80 بوته در يک متر مربع كاشته مي‌شود. از آنجا که تعداد 200 شاخه گل بريده در هر متر مربع عدد مناسبي بوده و با هزينه‌هاي اين محصول همخواني بسيار خوبي دارد، در مجموع پرورش ميخك‌ها به صورت 35 تا 45 بوته گل در متر مربع مناسب است. اما بايد در نظر داشت كه هدف از کشت آن حداقل يک محصول دو ساله باشد. ميخک‌ها عمدتاً از گروه گياهان متمايل به روزهاي بلند هستند. غير از طول روز نکته حائز اهميت در مورد ميخک اندوخته غذايي خاک به مقدار کافي است. به همين منظور خاک‌هاي غني از مواد غذايي، عميق و حاصلخيز براي کشت و كار ميخک توصيه مي‌شود. خاک مناسب براي پرورش ميخک مخلوطي از خاک برگ، خاک لومي، پيت و مقدار کمي کود دامي پوسيده شده مي‌باشد. در چنين ترکيبي بشرط اينکه عمق خاک حداقل 35 تا 50 سانتيمتر باشد گياهان را مستقيم در بستر اصلي گلخانه کشت مي کنند در نتيجه محصول مورد انتضار يعني حداقل 200 شاخه در هر متر مربع در سال بدست مي آيد. در تغذيه ميخك كلات‌هاي روي و آهن نقش مهمي دارند. هم‌چنين در کشت و کار ميخک عناصر غذايي، ماکروالمنت‌ها و ميکروالمنت‌ها به خاك افزوده مي‌شوند. عامل بسيار مهمي که در تغذيه ميخک نقش تعيين کننده‌اي دارد کاربرد انيدريد کربنيک يا گاز CO2 است. کاربرد CO2 يا دي اكسيد كربن به عنوان يك گاز و يكي از نهادهاي اصلي عمل فتوسنتز اهميت فراوان دارد و مقدار آن بين 300 تا 1000 قسمت در ميليون در سنين مختلف توصيه شده است. در سنين جواني وقتي که گياه 6 تا 8 برگ دارد در حدود ppm 3000 انيدريد کربنيک در گلخانه استفاده مي‌شود و اين کار تا دوره قبل از گل دهي ادامه مي‌يابد.تکثير ميخک بوسيله قلمه‌هاي سبز و مياني ساقه انجام مي‌گيرد. کاربرد هورمون‌ها زماني توصيه مي‌شود که سرعت ريشه زايي گياه از نظر اقتصادي مهم باشد. ميخک گياه سخت ريشه زايي نيست اما در مراكز توليدي بزرگ ميخك جهت كوتاه کردن فاصله زماني ريشه دار شدن به کمتر از سه روز از هورمون‌ها استفاده مي‌كنند. براي ريشه زايي از ايندول بوتيريک اسيد IBA يا ايندول استيک اسيد IAA به مقدار 2000 تا 4000 قسمت در ميليون (ppm) استفاده مي‌شود. بعد از تکثير و ريشه دار شدن، گياه را به محل اصلي که از شرايط ويژه‌اي برخوردار باشد منتقل مي‌كنند. با توجه به اينکه ميخک گياهي با ساقه خيلي قطور است و از استحکام چنداني برخوردار نيست، لذا براي پرورش آن توجه به نکاتي ضروري است. مرحله اول - سربرداري يا Pinching؛ در مرحله اوليه رشد گياه شروع مي‌شود وقتي 6 تا 8 برگ روي گياه ظاهر شد، آخرين جوانه برگي قطع مي‌شود تا از بخش‌هاي پايين شاخه زايي صورت بگيرد. مرحله دوم – مرحله گل دهي؛ بعد از پايان مراقبت‌هاي لازم از گياه مرحله گل دهي فرا مي‌رسد. وقتي كه غنچه اول ظاهر شد تعداد زيادي غنچه‌هاي ديگر در اطراف وجود دارند كه حذف آن‌ها ضرورت و اهميت خاصي دارد. بهترين زمان براي برداشت گل‌ها وقتي است که 25 تا 30 درصد گل‌هاي مزرعه شکفته شده باشند. براي ميخك زماني كه يك سوم طول گلبرگ‌ها از غنچه خارج شده باشد بهترين زمان چيدن (برداشت) گل است. هم‌چنين دو گروه از عوامل در ماندگاري گل‌هاي شاخه بريده دخالت دارند. الف) عوامل قبل از برداشت ب) عوامل بعد از برداشت گل. عوامل قبل از برداشت 1) نور مناسب؛ 2) درجه حرارت مناسب؛ 3) تغذيه. عوامل بعد از برداشت 1) مرحله برداشت گل (كه در هر گلي متفاوت است)؛ 2)كنترل مقدار اتيلن توليدي. برخي از مواد بازدارنده نظير ترکيبات نقره و كاربرد اتانول به مقدار 8% جايگزين بسياري از مواد نگهدارنده هستند. با استفاده از اين تركيبات عمر گل‌هاي بريده ميخک گاهي تا سه برابر زمان عادي آن افزايش مي‌يابد. ميخك فضاي آزاد Dianthus barbatus ميخك فضاي آزاد يا ميخک چمني با داشتن گل‌هاي قرمز منظره زيبايي را ايجاد مي‌کند. تکثير آن بوسيله بذر و روش رويشي انجام مي‌شود. قرنفل يکي ديگر از گياهان خانواده ميخک است که داراي رنگ‌هاي متنوع و نهنج برجسته است و بطور کامل خصوصيات کاريوفيلاسه را داراست. گياه صدفي گياه صدفي يا ژيپسوفيد داراي گل‌هاي سفيد رنگي است که مقاومت خوب آن در برابر خاک‌هاي آهکي و گچي سبب شده تا نام ژيپسوفيد را به آن دهند. ژيپسوفيد بعنوان يک شاخه بريده و گياه فضاي سبزي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در انتها مطالعه كتاب‌هاي اختصاصي درباره ميخك پيشنهاد مي‌شود. خانواده فرفيون‌ها Euphorbiacea مقدمه در جلسه گذشته در مورد دو خانواده كه استفاده فضاي سبزي داشتند صحبت شد، در اين جلسه پيرامون خانواده اِفوربياسه يا به فارسي فرفيون‌ها مطالبي بيان مي‌شود. اين خانواده تعدادي گونه گياهي را در بر مي‌گيرد كه بعضي به عنوان گياهان گلداني Pot plant مورد استفاده هستند و بعضي شباهت زيادي به گياهان گوشتي يا خانواده كاكتاسه دارند. آكاليفا مارجيناتا Acalypha marginata آکاليفا مارجيناتا يا آكاليفاي برگي گياهي است که برگ‌هاي سبز تيره مايل به قهوه‌اي، شاتون‌هاي صورتي کوتاه و يک ساقه چوبي و ايستاده دارد. در شرايط کشور ما بعنوان يک گياه آپارتماني داخل منزل قابل نگهداري است. آكاليفا هيزپيدا Acalypha hispida گونه ديگر از خانواده فرفيون‌ها آکاليفا هيزپيدا است که برگ‌هاي سبز درخشان و شاتون‌هاي رنگي بلند و ساقه چوبي دارد. آکاليفا‌ها بوسيله قلمه ساقه از نوع نيمه خشبي قابل تکثير هستند. زمان برداشت اين قلمه‌ها در اواسط بهار است يعني زماني که درجه حرارت محيط ريشه زايي حدود 20 تا 24 درجه سانتي‌گراد و رطوبت نسبي 80 % باشد. بعد از 15 روز ريشه‌زايي اتفاق مي‌افتد و بعد از ريشه زايي،گياه به محل اصلي خود در گلدان‌هايي که حاوي خاک مرغوب زراعي هستند انتقال مي‌يابد. ترکيب خاكي آکاليفا، مخلوطي از دو قسمت خاک برگ و پيت، يک قسمت ماسه و يك قسمت كود دامي پوسيده است. در نگهداري گياهان جنس آکاليفا، رطوبت نسبي محيط اثر مثبتي روي حفظ برگ‌ها دارد بههمين دليل رطوبت نسبي منزل بايد 65 تا 70 % باشد. معمولاً آکاليفاي سبز قابليت نگهداري بهتري دارد، و مقاومتش نسبت به شرايط نامساعد محيطي بهتر است. از آنجا که ريزش برگ در آکاليفا مارجيناتا يا آكاليفاي برگ رنگي زياد بوده و فقط يک ساقه سخت از گياه باقي مي‌ماند بنابراين آکاليفا هيزپيدا براي نگهداري در منزل سفارش مي‌شود. كوروتون گياه ديگر اين خانواده کوروتون است که داراي تنوع شکلي برگ و بريدگي‌هاي برگي زيادي است. کوروتون يک گياه گلداني بوده و در شرايط طبيعي خود يک درختچه مخصوص گلخانه‌هاي گرم و مرطوب است که شرايط گرم در زمستان را مي‌پسندد و در تابستان بهتر است که آن را در جايي با نور متوسط و با درجه حرارت معتدل نگهداري کنيد. کوروتون بومي مناطق گرم و مرطوب است. براي نگهداري آن در منزل، بايد رطوبت نسبي محيط در حد نياز گياه باشد. براي جلوگيري از ريزش برگ، 3 تا 4 بار در روز بايد اسپري آب شوند. هم‌چنين بعضي از آفات مثل شپشك‌هاي آردآلود باعث ريزش برگي مي‌شوند. تکثير کوروتون بوسيله قلمه‌هاي سبز ساقه در اوايل بهار صورت مي‌گيرد. افوربيا Euphorbia گروه ديگر از گياهان خانواده فرفيون‌ها تحت نام عمومي افوربيا Euphorbia وجود دارند . افوربيا اسپلندس گياهي است که برگ‌هاي سبز براق با خارهاي سفيد و گل‌هاي رنگين قرمزي دارد و جزء رشته گياهان NDP است (گياهاني كه حساسيتي به طول روز ندارند). تكثير افوربيا به وسيله قلمه ساقه مي‌باشد. نوعي از گياه افوربيا وجود دارد که برگ‌هاي آن با رنگ‌هاي متنوع ديده مي‌شود و يک ساقه زيگزاكي به حالت شکسته دارد که در نوع خود تقريباً بي نظير است. اين افوربيا نسبت به شرايط محيطي بسيار حساس است و تابستان‌ها را به حالت استراحت يا رکود بسر مي‌برد. براي گلخانه‌هاي نسبتاً گرم و خاک‌هايي با PH اسيدي بسيار مناسب است. افوربيا تريگونال Euphorbia trigonal اين نوع افوربيا در نگاه اول کاملاً شبيه به کاکتوس بنظر مي‌رسد. ساقه‌هاي سه گوش دارد که جوانه‌ها يا انشعابات روي ساقه آن خيلي زياد است و تکثيرش بوسيله همين جوانه‌ها است. افوربياي مدادي افوربياي تيرو کالي يا مدادي منظره جالب و منحصر به فردي دارد. ساقه‌هاي آن به حالت انشعاب‌هاي متعدد، فاقد هر گونه برگ با ظاهر مشخص است. در هر شرايطي قابل نگهداري بوده و بوسيله قلمه‌هاي ساقه تکثير مي‌شود. افوربيا پُلكريما Euphorbia pulcherrima افوربيا پُلکريما در سطح دنيا بسيار متداول و معروف است و نام مصطلح انگليسي آن پانستيا و نام فارسي اين گياه بنت قنسول است و اخيراً فرهنگستان نام سرخ برگه به آن داده است. اين گياه زيبا داراي نام ديگر انگليسي است کريسمس دي پلنت Christmas day plant که فصل گل دهي آن در روزهاي عيد کشورهاي اروپايي است. در بين اقلام تجارتي گل در ايالت متحده آمريکا 27% فروش مربوط به اين گياه بوده است. اين گياه از نظر اقتصادي جايگاه ويژه‌اي دارد و موقعيت کشور ما براي پرورش و صادرات آن به کشورهاي طالب و خريدار اين گياه بسيار ايده‌آل و مطلوب است. سرخ برگه يک پات پلنت زمستاني است. تكثير آن با قلمه‌هاي انتهايي و مياني در سيستم ميس صورت مي‌گيرد. معمولاً قلمه‌هاي انتهايي سريع‌تر ريشه‌دار مي‌شوند. اين گياه شيرابه‌هاي فراواني توليد مي‌کند که بعد از قطع شدن شيرابه‌ها، قلمه‌ها به محل ريشه زايي منتقل مي‌شوند. پس از ريشه دار شدن قلمه‌ها، گياه را در يک خاک سبک باPH 5/6 کشت مي‌کنند. زماني که گياه با شرايط جديد محيط سازگاري پيدا کرد روي تغذيه آن کنترل و دقت بيشتري انجام دهيد. دوره داشت گياه براي دوره گل دهي و پس از گل دهي ارزش و اهميت ويژه‌اي دارد، بنابراين تغذيه در اين دوره اهميت خاصي دارد. بعد از طي دوره رويشي و احياناً سر برداري، گياه به طول 20/1 - 1 متر رشد مي‌کند. از آنجا كه اين اندازه براي داشتن يک گل خوب و قابل قبول در بازارهاي دنيا مناسب نيست، براي جلوگيري از اين وضعيت بايد در اواخر مرداد ماه يک سر برداري ديگر از گياه انجام گيرد، البته بدون هيچ نيازي به مصرف بازدارنده‌هاي رشد، در فصل زمستان گياهان پا کوتاه خواهيم داشت. چون فاصله زماني سر برداري تا وقتي که گياه وارد مرحله گل دهي مي‌شود زياد نيست لذا رشد رويشي گياه سرعت خيلي زيادي ندارد و گياه در اندازه کوتاه و قابل قبول به بازار عرضه مي‌شود. کار ديگري که در سطوح تجارتي انجام مي‌گيرد استفاده از هورمون‌هاي بازدارنده است. هورمون‌هاي بازدارنده -B-9 - سايكوسل CCC بعد از استقرار گياه در خاک، برگ‌هاي جديد شروع به جوانه زدن مي‌کنند. با استفاده از مواد بازدارنده، گياه داراي ساقه‌هاي قطور و کوتاه مي‌شود. بنا به نوع هورمون بازدارنده، روش استفاده از آن متفاوت است. استفاده از B-9 با غلظت ppm 2000 و مدت سه بار و هر بار با فاصله 15 روز انجام مي‌شود. سايكوسل CCC با غلظت ppm 2000 و 3 يا 4 بار به صورت محلول پاشي روي گياه و با فاصله 15 روز قابل استفاده است.  

2 لپه ای هاو1لپه ها

و2 لپه ای هاو1لپه ها
تک لپه‌ایها از اختصاصات کلی گیاهان تک لپه ها آن است که دارای لپه منفردی هستند که بر اثر عدم رشد در یکی از جوانب رأس جنین بوجود می آید. در تشکیل جنین تک لپه ایها ابتدا در رأس جنین اولیه برجستگی گردی بوجود می آید. سپس شکافی که ناشی از توقف رشد جنین در همان جهت است بوجود آمده، در دنبال آن سلولهای نهادی محور زیر لپه ای در پائین شکاف ظاهر شده سریع شروع به رشد می کنند و روی آن نیز محور جنین اولیه دراز میشود و لپه را بوجود می آورد و از این پس محور ساقه چه بتدریج از محور جنین مقدماتی که دارای یک لپه است متمایز می گردد. در موقع رویش دانه انتهای فوقانی لپه معمولاً در پوشش دانه باقی مانده، انتهای پائینی آن دراز شده، با فرورفتن محور زیر لپه ای به درون خاک آنرا به زیر خاک فرو می برد. رشد ریشه اصلی حاصل از رشد ریشه چه در تک لپه ایها محدود بوده ، بزودی جای آنرا ریشه های فرعی می گیرند. این ریشه ها نیز زد از بین رفته جای خود را به ریشه های نابجا واگذار می کند ریشه های نابجای تک لپه ایها فاقد انشعاب یا دارای انشعاب کم هستند به علت نداشتن ساختمان پسین قطر آنها همیشه ثابت باقی می مانند. دوران فعالیت ریشه های نابجا محدود بوده بزودی تجدید می شوند ساقه در تک لپه ایها از جوانه جانبی رأس جنین بوجود می آید و محور زیر لپه ای در جریان رویش دانه هیچگاه رشد نکرده تقریباً ثابت باقی می ماند این نحوه رشد که حالت منو سمپودیک (Monosympodique) را نشان می دهد عامل اصلی تشکیل ساقه ریزومی یا سا قه های غده ای سفت و یا ساقه های کپه ای شکل پوشیده از فلسها در تک لپه ای ها است. گیاهان تک لپه ای عموماً علفی و غالباً پایا هستند ساقه هوایی آنها معمولاً بدون انشعاب و برگی است و به جز در بخش تولید مثل (گل آذین) که ممکن است انشعاباتی داشته باشد در تمام طول بی انشعاب باقی می مانند برگهای تک لپه ای ها دمبرگ ندارند و غالباً به وسیله نیامی طویل ساقه را احاطه می کنند اشکال کلی برگها تقریباً دراز و کشیده بوده، دارای رگبرگهای موازی و مویرگهای بسیار ظریف ارتباط دهنده آنها هستند گلها در تک لپه ایها سه پر (تری مر) و هر حلقه پوششی یا زایای آن از سه قطعه تشکیل می شود. نهاندانگان (Angiosperms) گروه بزرگی از گیاهان دانه‌دار را تشکیل می‌دهند که تاکنون بیش از 350 هزار گونه از آنها شناخته شده است و هر ساله نیز تعداد زیادی گونه‌های تازه شناخته شده بر این مقدار افزوده می‌شود. قدیمی‌ترین آثاری که از نهاندانگان در کاوشهای زمین شناسی بدست آمده موید تنوع آنها در نیمه دوم ژوراسیک است. نهاندانگان به دو گروه تک لپه‌ایها و دو لپه‌ایها ، تقسیم بندی می‌شوند صفات عمومی تک لپه‌ایها یاخته تخم با تقسیمات مکرر خود پیش جنینی را ایجاد می‌کند منطقه توقف نمو جنین جانبی است و رشد بعدی جنین از نقطه مقابل آن انجام می‌شود و یک لپه را که نسبت به محور پیش جنین جانبی است را تشکیل می‌دهد. تشکیل بافت آلبومن در دانه تک لپه‌ایها از نوع هسته‌ای یا حالت حد واسط است. یعنی بعد از تقسیم یاخته مادر آلبومن دیواره‌ای بین یاخته‌های حاصل از تقسیم ایجاد نمی‌شود. در تک لپه‌ایها ، ریشه اصلی بعد از مدتی از بین می‌رود و ریشه‌های نابجا که از قسمتهای زیرین ساقه بوجود می‌آیند، جانشین آن می‌گردند. در تک لپه‌ایها ، ساقه منشعب نمی‌شود و آنچه انشعاب حاصل می‌کند، محور گل آذین است نه ساقه. برگ دارای رگ‌بندی موازی است و تعداد اجزای گل 3 یا مضربی از 3 می‌باشد دستجات آوندی در برش عرضی ساقه متعدند و در روی دوایر متحدالمرکز قرار می‌گیرند. ساختمان چوب و آبکش ثانویه که در دو لپه‌ایها دیده می‌شود در تک لپه‌ایها وجود ندارد. تکامل و فیلوژنی تک لپه‌ایها تشابه کامل دستگاه تولید مثل در تک لپه‌ایها و دو لپه‌ایها نشان می‌دهد که نهاندانگان شاخه متشابهی از گیاهان گلدار را تشکیل می‌دهند که ممکن است دارای منشا مشترک باشند. اموزه اکثر گیاه‌شناسان بر این عقیده استوار هستند که تک لپه‌ایها از دو لپه‌ایهای جدا برچه یعنی آلاله‌گان (Ranales) منشا گرفته‌اند. وجود یک لپه واحد در انواع متعدد آلاله‌گان ، پراکندگی دستجات آوندی در ساقه انواع مختلفی از آلاله‌گان مانند نیلوفر آبی و وجود گلهای سه قسمتی در گونه‌های متعددی از آلاله‌گان ، نظریه فوق را تائید می‌کنند. رده بندی تک لپه ایها 1) راسته Helobiales یا Apocarpales : گیاهانی هستند آبزی ، دارای برچه‌های فراوان و جدا از هم ، پرچم‌های زیاد با استقرار مارپیچی ، گلهای ناقص ، دانه فاقد آلبومن و تخمدان فوقانی که شامل تیره‌های زیر است تیره تیر کمان آبی alismaceae: گیاه معروف این تیره sagittaria sagitifolia است تیره هزارنی Butomaceae: گونه معروف آن هزارنی یا Buttomus است تیره Iuncaginaceae: گونه معروفش Triglochin است 2) راسته spadiciflorales: گل آذین از نوع سنبله یا از نوع اسپادیس است که بوسیله یک یا چند براکته محافظ به نام اسپات پوشیده شده است. دانه دارای آلبومن ، گلهای ناقص و تخمدان فوقانی که شامل تیره‌های زیر است. تیره خرما palmae: گیاهانی هستند درختی یا علفی با ساقه راست و استوانه‌ای. خرما (phoenix) و نارگیل (cocos) از گیاهان معروف این تیره هستند. تیره گل شیپوری Araceae: از گیاهان این تیره ، گل شیپوری (Arum) دارای نمونه‌های خودرو در ایران می‌باشد. تیره عدسک آبی lemnaceae: از گیاهان این تیره عدسک آبی (Lemna minor) در شمال ایران دیده می‌شود. تیره گرز Typhaceae: گیاهان معروف این تیره نی لوئی sparganium و Typha می‌باشد. 3) راسته glumales گل آذین‌ها از نوع سنبله ، گلها ناقص ، دانه دارای آلبومن آردی شکل و تخمدان فوقانی که شامل تیره‌های زیر است. تیره گندم Gramineae: تیره‌ای شامل 600 جنس و 2000 گونه. ارزن ، ذرت ، برنج ، نیشکر ، جو و چاودار از گیاهان معروف این تیره است. تیره جگن cyperaceae: نی بوریا cyperus و جگن carex از گیاهان معروف این تیره است. 4) راسته Liliales گلها منظم و کامل ، دانه دارای آلبومن ، تخمدان فوقانی که شامل تیره‌های زیر است. تیره آلاله LiLiaceaee: پیاز (Allium) ، لاله (Tulipa) ، گل حسرت (colchicum) و مارچوبه (Asparagus) از گیاهان معروف این تیره است. تیره برگ بیدی commelinaceae: برگ بیدی Tradescantia در ایران به صورت زینتی پرورش می‌یابد. تیره سازو Juncaceae: گیاه سازو juncos در این تیره قرار دارد. 5) راسته Albominales دانه دارای آلبومن ، گلها منظم یا نامنظم و تخمدان تحتانی. موز ، زنجبیل ، گل نرگس ، هل ، زنبق و آناناس از تیره‌های معروف این راسته هستند. 6) راسته Exalbominales دانه فاقد آلبومن گلها نامنظم و تخمدان تحتانی. تیره معروف این راسته ، ثعلب یا ارکیده است که دارای گونه‌های فراوانی در ایران می‌باشد. گیاهان دو لپه سلسله گیاهان (Metaphyta) در 4 شاخه قرار می‌گیرند. شاخه تالوفیتها یا ریسه داران که شامل جلبکها و قارچها هستند. شاخه خزه‌ایها ، شاخه نهانزادان آوندی و شاخه گیاهان دانه‌دار. سه شاخه اخیر تحت عنوان کروموفیتها یا گیاهان تنه‌دار ، نامیده می‌شوند. شاخه گیاهان دانه‌دار به دو زیر شاخه بازدانگان و نهاندانگان تقسیم می‌شود. زیر شاخه نهاندانگان شامل دو رده تک لپه‌ایها و دو لپه‌ایها می‌باشد. دو لپه‌ایها خود شامل دو لپه‌ایهای بی‌گلبرگ ، دو لپه‌ایهای جدا گلبرگ و دو لپه‌ایهای پیوسته گلبرگ می‌باشد که تعداد زیادی از گیاهان دانه‌دار را در خود جای داده‌اند. دو لپه‌ایهای جدا گلبرگ Dialypetalae گیاهانی هستند با گلهای کامل و دو جنسه که پوشش گل آنها به صورت کاسبرگ و گلبرگ تمایز یافته و اجزای گل در چرخه‌های متوالی و به صورت متناوب باهم قرار دارند و گرده افشانی در آنها بوسیله حشرات صورت می‌گیرد. جدا گلبرگها بالغ بر 70 هزار گونه گیاهی هستند و براساس ساختمان نهنج و نحوه قرار گرفتن اجزای گل در سه گروه فرعی قرار می‌گیرند. تالامیفلورها كه در آنها نهنج گل برآمده یا گنبدی شکل است و اجزای گل مستقیما بر روی نهنج استقرار یافته‌اند و شامل 5 راسته است. 1) راسته آلاله‌گان (Ranales): که برچه‌ها جدا از هم و اجزای گل غالبا در روی یک خط مارپیچی در سطح نهنج قرار دارند. 2) راسته پاریتال (parietals): که برچه‌ها پیوسته بهم و تمکن آنها جانبی است. 3) راسته گوتیفرال (Gutti ferales): که برچه‌ها پیوسته بهم و تمکن آنها محوری و کاسبرگها در داخل غنچه گل ، همپوشان هستند. 4) راسته ختمی (Malvales): که برچه‌ها پیوسته بهم و تمکن آنها محوری و کاسبرگها در داخل گل به صورت کفه‌ای قرار دارند. 5) راسته فرفیون (Euphorbiales): که برچه‌ها پیوسته بهم و تمکن آنها محوری ، گلها یک جنسه و غالبا فاقد گلبرگ هستند. دیسیفلورها که در آنها نهنج گل برآمده یا گنبدی شکل است و اجزای گل در سطح دستگاه مولد شهد و یا به حالت فررفته در آن قرار دارند 1) راسته شمعدانی (Geraniales): نافه شامل دو ردیف پرچم و دستگاه ترشحی به صورت غده‌هایی در پای پرچمها قرار دارد. 2) راسته افرا (Sapindales): نافه شامل دو ردیف پرچم و دستگاه مولد شهد به صورت یک صفحه در محوطه خارجی پرچمها قرار دارند. 3) راسته شمشاد (Celastrales): نافه شامل یک ردیف پرچم و دستگاه مولد شهد در داخل پرچمها و خارج پرچمها قرار دارد. کالسیفلورها سه جزء خارجی اجزای گل یعنی کاسبرگها ، گلبرگها و پرچمها از قسمت زیرین خود بهم پیوسته‌اند و نهنج پیاله مانند یا کوزه‌ای شکل را در انتهای دمگل بوجود آورده‌اند. این گروه شامل 5 راسته است 1) راسته گل سرخ( (Rosales 2) راسته چتریان (Umbellales) 3) راسته مورد( (Myrtales 4) راسته گل ساعتی( (Passiflorales 5) راسته کاکتوسها (Cactales) دو لپه‌ایهای پیوسته گلبرگ Sympetalae این گیاهان بالغ بر 50 هزار گونه هستند. گلبرگها در این گیاهان بهم پیوسته هستند. در اغلب پیوسته گلبرگها پرچمها به قسمت داخلی جام گل پیوستهاند. این گروه از گیاهان شامل 11 راسته هستند که در سه گروه قرار می‌گیرند. گروه اول پیوسته گلبرگهای 5 پیرامونی ، با تخمدان فوقانی و 5 برچه. 1) راسته اریکال (Ericales): ابتدایی‌ترین راسته هستند، جام گل گاهی ناپیوسته ، نافه 10 پرچمی و پرچمها غیر متصل به گلبرگها 2) راسته پامچال (Primulales): جام گل پیوسته ، پرچمها به قسمت داخلی جام گل پیوسته‌اند 3) راسته خرمالو( (Ebenales 4) راسته( (Plumbaginales گروه دوم پیوسته گلبرگهای 4 پیرامونی ، با تخمدان فوقانی و 2 برچه 1) راسته Gentianales: که از این راسته می‌توان به زیتون ، زبان گنجشک و یاسمن اشاره کرد. 2) راسته Polemoniales: که از این راسته می‌توان به گاو زبان ، سیب زمینی و گوجه فرنگی اشاره کرد 3) راسته Personales: که از این راسته می‌توان به گل میمون ، گل جالیز و کنجد اشاره کرد 4) راسته Lamiales: که از این راسته می‌توان به نعنا، بارهنگ و شاه پسند اشاره کرد گروه سوم پیوسته گلبرگهای 4 پیرامونی ، با تخمدان تحتانی و 2 برچه 1) راسته گل استکانی (Campanulales): که شامل گل استکانی و کدو است. 2) راسته روناس (Rubiales): که شامل تیره روناس و بداغ است. 3) راسته گل مینا (Asterales): که شامل تیره گل مینا ، تیره سنبل‌الطیب و تیره خواجه باشی می‌باشد. دو لپه‌ایهای بی‌گلبرگ Monochlamideae 1) راسته کازوآرینال (Casuarinales): گیاهانی هستند درختی با ظاهری شبیه دم اسبیان و گلها یک جنسه می‌باشد. 2) راسته آمنتال (Amentales): در این راسته تیره‌های بید ، راش ، فندق و گردو قرار دارد. 3) راسته گزنه (Urticales): در این راسته تیره‌های گزنه ، توت ، نارون و شاهدانه قرار دارد. 4) راسته دانه مرکزیان (Centrospermales): در این راسته تیره‌های اسفناج ، گل میخک ، چغندر و لاله عباسی قرار دارد. 5) راسته علف هفت بند (Polygonales): در این راسته تیره‌های ترشک ، علف هفت بند و ریواس قرار دارد. 6) راسته Santalales: که در این راسته تیره معروف دارواش قرار دارد. محورهای برگی محور هوایی اکثر گیاهان تک لپه‌ای از نظر وضع و مسیر آوندها نوعی ساقه برگی به شمار می‌آید. زیرا تمام دستجات آوند این نوع ساقه‌ها ، ناشی از کامبیوم خارج آوندی است که در حاشیه بخش پوستی ساقه قرار دارد. آوندهای حاصل از کامبیوم مزبور پس از طی چند میان گره متوجه بخش داخلی محور ساقه شده ، پس با یک انحراف سریع گریز از مرکز ، از آن خارج و وارد برگ می‌گردند به عبارت دیگر ساقه هوایی گیاهان تک لپه‌ای ناشی از اجتماع دستجات آوندی برگها هستند. محورهای ساقه‌ای در گیاهان دو لپه‌ای ، آوندهایی که از محور (ساقه) وارد برگ می‌شوند خود انشعاباتی از دستجات آوندی ساقه‌اند. در برش عرضی ساقه دو لپه‌ایها بطور کلی دو بخش پوست و استوانه آوندی که در آن دستجات آوندی روی یک حلقه قرار دارند دیده می‌شود و در مقایسه با مقطع ساقه گیاهان تک لپه‌ای که در آن آوندهای بیشماری روی حلقه‌های متعدد هم مرکز قرار دارند متفاوت است. بنابراین با یک نظر ساده می‌توان هر حلقه آوندی را در ساقه تک لپه‌ایها به یک برگ ارتباط داد.اطلاعات ديگردر عده‌ای از گیاهان تک لپه‌ای حتی محور برگی نیز به صورت اشاره شده وجود ندارد و آنچه به ظاهر ساقه هوایی به نظر می‌آید نیام پیوسته برگهاست که لفاف مانند روی هم قرار دارند و مانند ساقه موز در مقایسه برش عرضی ساقه دو لپه‌ایها و محور هوایی تک لپه‌ایها گاهی حالات حد واسط نیز دیده می‌شود مانند ساقه اختری از تک لپه‌ایها که در مقطع عرضی ساختاری شبیه برخی از دو لپه‌ایها مانند شقایق دارند. از اختصاصات عمومی گیاهان دو لپه ای آن است که دانه در این گروه گیاهی از دانه گیاهان تک لپه ای در وضع رشد رأس جنین که بسرعت متوقف شده دو نقطه جانبی آن بر اثر رشد ایجاد دو لپه متورم را می کند متفاوت بوده، همچنین ریشه اصلی در دو لپه ایها (برخلاف تک لپه هایها که وجود ندارد) از رشد ریشه چه جنین ایجاد میشود. فقط در دولپه ایهای دارای ریزوم ریشه های نابجا (که کار ریشه اصلی را انجام می دهند) مانند تک لپه ایها دیده میشود. ساقه و ریشه در دو لپه ایها (بر خلاف تک لپه ایها) دارای ساختار پسین و رشد قطری است تعداد قطعات گل در این گروه در هر حلقه چهارتایی یا پنج تایی بوده، در بعضی از خانواده ها استثنائا ممکن است 3 تا 6 قطعه باشد. تشابه کامل دستگاه تولید مثل در تک لپه‌ایها و دو لپه‌ایها نشان می‌دهد که نهاندانگان شاخه متشابهی از گیاهان گلدار را تشکیل می‌دهند که ممکن است دارای منشا مشترک باشند. اموزه اکثر گیاه‌شناسان بر این عقیده استوار هستند که تک لپه‌ایها از دو لپه‌ایهای جدا برچه یعنی آلاله‌گان (Ranales) منشا گرفته‌اند. وجود یک لپه واحد در انواع متعدد آلاله‌گان ، پراکندگی دستجات آوندی در ساقه انواع مختلفی از آلاله‌گان مانند نیلوفر آبی و وجود گلهای سه قسمتی در گونه‌های متعددی از آلاله‌گان ، نظریه فوق را تائید می‌کنند. امروزه در حدود 450 گونه گياه حشره خوار در جهان وجود دارد که همگي از گياهان دو لپه اي هستند. سیستم های ریشه ای: سیستم های ریشهای که در واقع همان شکل های اصلی یا متداول ریشه را نشان می دهند متنوع هستند که با کمی دقت می توان آنها را در دو نظام مختلف رده بندی نمود از این نظامها به سیستم های ریشه ای اشاره شده است . دو سيستم ريشه اي وجود دارد : 1)سيستم ريشه راست (Tap Root System ): در بيشتر دولپه اي ها (Dicotyledons ) ديده مي شود در اين سيستم گياه داراي يک ريشه اصلي است که در روي آن چند ريشه فرعي ( Lateral Roots )توليد مي شود . چیرگی راسی مربوط به ریشه اولیه باعث رشد برتر ریشه اولیه می شود . مریستم انتهایی این ریشه سرعت و جهت رشد ریشه های فرعی را کنترل می نماید. 2-سيستم ريشه افشان ( Fibrous Root System ) : در بيشتر تک لپه اي ها (Monocotyledons ) وجود دارد . در اين سيستم ريشه اوليه بزودي از رشد باز مي ماند و چندين ريشه ديگر که منشا آنها غير از ريشه چه جنيني ( Radicle ) است جايگزين آن مي شوند لذا گياه داراي چندين ريشه بوده که هر کدام داراي ريشه هاي فرعي فراوان مي باشند . تمام ریشه های موجود در تک لپه ایها ریشه نابجا هستند.

رده‌بندی گیاهان

در مفهوم بیولوژیکی به روند تنظیم گیاهان در گروههای مرتب که دارای رابطه سلسله مراتبی با همدیگر هستند، رده بندی یا طبقه بندی یا Classification گفته می‌شود.


اطلاعات اولیه
در نظام رده بندی گروههایی که اصطلاحا واحدهای رده بندی نامیده می‌شوند، مانند گونه ، جنس ، تیره و ... گروههایی هستند که هر گروه بزرگتر شامل چندین گروه کوچکتر از خود است و شباهت افراد به هم در گروههای کوچکتر بیش از گروههای بزرگتر است. علم رده بندی گیاهان در واقع رده بندی تمام اطلاعاتی است که در مورد علوم گیاهی وجود دارد. مطالعه خیل عظیم گیاهان که امروزه نزدیک 300 هزار گونه دارند، بدون رده بندی آنها امری امکان ناپذیر است.

شناخت گیاهان و تعیین نام آنها در حد گونه که ارزش کلیدی برای انجام هر نوع مطالعات در علوم گیاهی دارد، آشنایی با علم رده بندی را امری غیر قابل انکار می‌سازد. دانش رده بندی سابقه‌ای به قدمت تاریخ انسان دارد، ولی رده بندی عملی که از 150 سال پیش شروع شده است، هر روز با پیشرفت علم عملی‌تر شده و تکامل بیشتری پیدا می‌کند.
رده بندی مصنوعی
این نوع رده بندی بر اساس تغییرات یک یا دو صفت تنظیم می‌گردد، مانند رده بندی گیاهان بر اساس تعداد پرچمها و یا تعداد خامه‌های گل یا فصل گلدهی و ... . اولین رده بندی مصنوعی بوسیله لینه انجام گرفت. لینه گیاهان را بر اساس تعداد پرچمهای آنها به 24 گروه تقسیم کرد و برای هر گروه یک نام علمی پیشنهاد کرد. بطور مثال Monodria برای یک پرچمی‌ها ، Diandria برای دو پرچمی‌ها و ... .

استفاده از این روش و استقبالی که در آن موقع از آن به عمل آمد، به خاطر سهولت کار بود. با توجه به افزایش تعداد گیاهان ، این روش کاربرد وسیع خود را از دست داد و امروزه فقط در تدوین کلیدهای گیاه شناسی و برای تفکیک تعداد معدودی از گیاهان یک منطقه بکار می‌رود.

اشکالی که بر رده بندی مصنوعی وارد است این است که گاهی گیاهانی در یک گروه قرار می‌گیرند که فاقد شباهتهای ظاهری و روابط خویشاوندی هستند. بطور مثال در گروه دو پرچمی‌ها ، درخت بید و سیزاب قرار می‌گیرند که فاقد هر نوع خویشاوندی و یا شباهت ظاهری هستند.
رده بندی طبیعی
در این رده بندی سعی می‌شود گیاهانی که دارای شباهتهای ظاهری و داخلی بیشتری در بین خود هستند، در گروههای مشترک قرار بگیرند. از جمله صفاتی که در رده بندیهای طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرند، عبارتند از : شکل ظاهری گیاه ، ساختمان دستگاههای رویشی ، نظام استقرار برگ در روی ساقه ، وجود یا فقدان گوشوارک ، فرم پهنک برگ. این موارد غالبا صفاتی هستند که به عنوان معیار شناسایی گیاهان و تعیین میزان خویشاوندی ، انتخاب می‌شوند.

در این رده بندی گونه ، واحد پایه است و برای توصیف یک گونه منحصرا نمی‌توان از یک صفت استفاده کرد، بلکه باید صفات دیگری را نیز بر این صفات افزود تا بتوان گیاهان را از هم تشخیص داد. همه صفات مشخص کننده یک گروه از ارزش یکسان برخوردار نیستند. بنابراین ارزیابی هر یک از صفات و ترجیح دادن برخی به برخی دیگر ، مربوط به خلاقیت ذهن گیاه شناس است.

از گیاه شناسانی که رده بندی طبیعی را ابداع کردند، می‌توان به گیاه شناس فرانسوی Dejussieu و Decandole دوکاندول ، گیاه شناس سوئدی ، اشاره کرد. آخرین نوع از این رده بندی ، رده بندی مربوط به دو گیاه شناس به نامهای Bentham _ Hooker می‌باشد که در کتاب خود قریب به هفت هزار جنس و 97 هزار گونه را معرفی کردند. در رده بندی آنها گیاهان به ترتیب در گروههای دولپه‌ای ، بازدانگان و تک‌لپه‌ایها مورد مطالعه قرار می‌گیرند. علی‌رغم قرار گرفتن بازدانگان بین دولپه‌ایها و تک‌لپه‌ایها که یکی از ایرادهای این رده بندی است، این رده بندی امروزه در اکثر موسسات گیاه شناسی استفاده می‌شود.
رده بندی تکاملی
رده بندی اینکلر _ پرانتل (Engle _ Prantle)
روشی است که در عین برخورداری از ویژگیهای یک رده بندی طبیعی (شباهت ظاهری) ، اصول و معیارهای حاکم بر روند تکاملی گیاهان را نیز مورد توجه قرار می‌دهد و اولین رده بندی تکاملی به شمار می‌رود. در این روش نهاندانگان به دو گروه تک‌لپه ، دولپه تقسیم می‌شوند و در این رده بندی ترتیب قرار گرفتن گروههای گیاهی به صورت بازدانگان ، تک لپه‌ایها و دو لپه‌ایها است.
رده بندی بسی (Bessey) یا نظریه رانالی
ترتیب قرار گرفتن گروههای مختلف در این رده بندی به صورت بازدانگان ، دو لپه‌ایها و تک لپه‌ایها می‌باشد که این ترتیب مورد قبول اکثریت گیاه شناسان است. به نظر بسی آلاله‌گان ، منشا پیدایش سایر نهاندانگان هستند. در رده بندی بسی ، آلاله‌گان در 3 مسیر مختلف تحول پیدا می‌کنند: در یک مسیر تک‌لپه‌ایها را بوجود می‌آورند و در دو مسیر دیگر ، انواع دولپه‌ایها را ظاهر می‌سازند.
رده بندی هاچنسون (Hutchinson) یا نظریه ماگنولیایی
هاچنسون در رده بندی خود ، گیاهان را به دو گروه علفی (Hebraize) و چوبی (Lignosae) تقسیم می‌کند و معتقد است که گیاهان گروه علفی از تحول آلاله‌گان ایجاد شده‌اند، ولی گیاهان متعلق به گروه چوبی از تحول ماگنولیالها بوجود آمده‌اند. این رده بندی نسبت به سایر رده بندیها از ارزش کمتری برخوردار است. نظریه هاچنسون مبتنی بر 22 اصل است که برخی از آنها عبارتند از:


تکامل ، روندی دو سویه است که از سویی به نگهداری صفات گرایش دارد و از سوی دیگر به کاهش و انقراض آنها منجر می‌شود.

تکامل در همه اعضای گیاه همزمان روی نمی‌دهد.

درختان و درختچه‌ها در بین گیاهان هر تیره نسبت به انواع علفی ، قدیمی‌تر هستند.

گلهای منظم ، نسبت به گلهای نامنظم قدیمی‌تر هستند.

پیوسته گلبرگها نسبت به جداگلبرگها ، جدیدتر هستند.

وجود پرچمها و برچه‌های فراوان و استقرار مارپیچی آنها در سطح نهنج صفاتی قدیمی هستند.

گلهای منفرد از گلهای مجتمع ، ابتدایی‌تر هستند.
رده بندی عددی
روشی است که درجه تشابهات بین موجودات زنده را با بکار گرفتن معیارهای عددی بررسی می‌کند و نتیجه تجزیه و تحلیل این معیارها را اساس رده بندی قرار می‌دهد.


در رده بندی عددی ، صفات موفولوژیکی در درجه اول اهمیت قرار دارند، زیرا سهل‌الوصول‌تر و آسانتر از سایر صفات قابل بررسی هستند.

در رده بندی عددی ، صفات مورفولوژیکی از ارزشی یکسان برخوردار هستند و معمولا صفات هم ساخت (Homologus) با یکدیگر مقایسه می‌شوند.

در این روشها ، حداقل 60 صفت و یا در حد ایده‌آل 80 تا 100 صفت مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و سپس با استفاده از ماشینهای حساب و رایانه ، منحنی‌ها و دیاگرامهای مربوطه ، ترسیم می‌شوند.
جدول شاخه بندی گیاهان نام فارسی شاخه نام علمی شاخه رده‌های موجود در آن
شاخه ریسه‌داران Tallophyta جلبکها و قارچها
شاخه خزه‌ایها Bryophyta خزه‌ها ، جگرواشها و شاخ‌واشها
شاخه نهانزادان آوندی Pteridophyta پنجه گرگیان ، دم اسبیان و سرخسها
شاخه گیاهان دانه‌دار Spermatophyta بازدانگان و نهاندانگان

در مفهوم بیولوژیکی به روند تنظیم گیاهان در گروههای مرتب که دارای رابطه سلسله مراتبی با همدیگر هستند، رده بندی یا طبقه بندی یا Classification گفته می‌شود.


اطلاعات اولیه
در نظام رده بندی گروههایی که اصطلاحا واحدهای رده بندی نامیده می‌شوند، مانند گونه ، جنس ، تیره و ... گروههایی هستند که هر گروه بزرگتر شامل چندین گروه کوچکتر از خود است و شباهت افراد به هم در گروههای کوچکتر بیش از گروههای بزرگتر است. علم رده بندی گیاهان در واقع رده بندی تمام اطلاعاتی است که در مورد علوم گیاهی وجود دارد. مطالعه خیل عظیم گیاهان که امروزه نزدیک 300 هزار گونه دارند، بدون رده بندی آنها امری امکان ناپذیر است.

شناخت گیاهان و تعیین نام آنها در حد گونه که ارزش کلیدی برای انجام هر نوع مطالعات در علوم گیاهی دارد، آشنایی با علم رده بندی را امری غیر قابل انکار می‌سازد. دانش رده بندی سابقه‌ای به قدمت تاریخ انسان دارد، ولی رده بندی عملی که از 150 سال پیش شروع شده است، هر روز با پیشرفت علم عملی‌تر شده و تکامل بیشتری پیدا می‌کند.
رده بندی مصنوعی
این نوع رده بندی بر اساس تغییرات یک یا دو صفت تنظیم می‌گردد، مانند رده بندی گیاهان بر اساس تعداد پرچمها و یا تعداد خامه‌های گل یا فصل گلدهی و ... . اولین رده بندی مصنوعی بوسیله لینه انجام گرفت. لینه گیاهان را بر اساس تعداد پرچمهای آنها به 24 گروه تقسیم کرد و برای هر گروه یک نام علمی پیشنهاد کرد. بطور مثال Monodria برای یک پرچمی‌ها ، Diandria برای دو پرچمی‌ها و ... .

استفاده از این روش و استقبالی که در آن موقع از آن به عمل آمد، به خاطر سهولت کار بود. با توجه به افزایش تعداد گیاهان ، این روش کاربرد وسیع خود را از دست داد و امروزه فقط در تدوین کلیدهای گیاه شناسی و برای تفکیک تعداد معدودی از گیاهان یک منطقه بکار می‌رود.

اشکالی که بر رده بندی مصنوعی وارد است این است که گاهی گیاهانی در یک گروه قرار می‌گیرند که فاقد شباهتهای ظاهری و روابط خویشاوندی هستند. بطور مثال در گروه دو پرچمی‌ها ، درخت بید و سیزاب قرار می‌گیرند که فاقد هر نوع خویشاوندی و یا شباهت ظاهری هستند.
رده بندی طبیعی
در این رده بندی سعی می‌شود گیاهانی که دارای شباهتهای ظاهری و داخلی بیشتری در بین خود هستند، در گروههای مشترک قرار بگیرند. از جمله صفاتی که در رده بندیهای طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرند، عبارتند از : شکل ظاهری گیاه ، ساختمان دستگاههای رویشی ، نظام استقرار برگ در روی ساقه ، وجود یا فقدان گوشوارک ، فرم پهنک برگ. این موارد غالبا صفاتی هستند که به عنوان معیار شناسایی گیاهان و تعیین میزان خویشاوندی ، انتخاب می‌شوند.

در این رده بندی گونه ، واحد پایه است و برای توصیف یک گونه منحصرا نمی‌توان از یک صفت استفاده کرد، بلکه باید صفات دیگری را نیز بر این صفات افزود تا بتوان گیاهان را از هم تشخیص داد. همه صفات مشخص کننده یک گروه از ارزش یکسان برخوردار نیستند. بنابراین ارزیابی هر یک از صفات و ترجیح دادن برخی به برخی دیگر ، مربوط به خلاقیت ذهن گیاه شناس است.

از گیاه شناسانی که رده بندی طبیعی را ابداع کردند، می‌توان به گیاه شناس فرانسوی Dejussieu و Decandole دوکاندول ، گیاه شناس سوئدی ، اشاره کرد. آخرین نوع از این رده بندی ، رده بندی مربوط به دو گیاه شناس به نامهای Bentham _ Hooker می‌باشد که در کتاب خود قریب به هفت هزار جنس و 97 هزار گونه را معرفی کردند. در رده بندی آنها گیاهان به ترتیب در گروههای دولپه‌ای ، بازدانگان و تک‌لپه‌ایها مورد مطالعه قرار می‌گیرند. علی‌رغم قرار گرفتن بازدانگان بین دولپه‌ایها و تک‌لپه‌ایها که یکی از ایرادهای این رده بندی است، این رده بندی امروزه در اکثر موسسات گیاه شناسی استفاده می‌شود.
رده بندی تکاملی
رده بندی اینکلر _ پرانتل (Engle _ Prantle)
روشی است که در عین برخورداری از ویژگیهای یک رده بندی طبیعی (شباهت ظاهری) ، اصول و معیارهای حاکم بر روند تکاملی گیاهان را نیز مورد توجه قرار می‌دهد و اولین رده بندی تکاملی به شمار می‌رود. در این روش نهاندانگان به دو گروه تک‌لپه ، دولپه تقسیم می‌شوند و در این رده بندی ترتیب قرار گرفتن گروههای گیاهی به صورت بازدانگان ، تک لپه‌ایها و دو لپه‌ایها است.
رده بندی بسی (Bessey) یا نظریه رانالی
ترتیب قرار گرفتن گروههای مختلف در این رده بندی به صورت بازدانگان ، دو لپه‌ایها و تک لپه‌ایها می‌باشد که این ترتیب مورد قبول اکثریت گیاه شناسان است. به نظر بسی آلاله‌گان ، منشا پیدایش سایر نهاندانگان هستند. در رده بندی بسی ، آلاله‌گان در 3 مسیر مختلف تحول پیدا می‌کنند: در یک مسیر تک‌لپه‌ایها را بوجود می‌آورند و در دو مسیر دیگر ، انواع دولپه‌ایها را ظاهر می‌سازند.
رده بندی هاچنسون (Hutchinson) یا نظریه ماگنولیایی
هاچنسون در رده بندی خود ، گیاهان را به دو گروه علفی (Hebraize) و چوبی (Lignosae) تقسیم می‌کند و معتقد است که گیاهان گروه علفی از تحول آلاله‌گان ایجاد شده‌اند، ولی گیاهان متعلق به گروه چوبی از تحول ماگنولیالها بوجود آمده‌اند. این رده بندی نسبت به سایر رده بندیها از ارزش کمتری برخوردار است. نظریه هاچنسون مبتنی بر 22 اصل است که برخی از آنها عبارتند از:


تکامل ، روندی دو سویه است که از سویی به نگهداری صفات گرایش دارد و از سوی دیگر به کاهش و انقراض آنها منجر می‌شود.

تکامل در همه اعضای گیاه همزمان روی نمی‌دهد.

درختان و درختچه‌ها در بین گیاهان هر تیره نسبت به انواع علفی ، قدیمی‌تر هستند.

گلهای منظم ، نسبت به گلهای نامنظم قدیمی‌تر هستند.

پیوسته گلبرگها نسبت به جداگلبرگها ، جدیدتر هستند.

وجود پرچمها و برچه‌های فراوان و استقرار مارپیچی آنها در سطح نهنج صفاتی قدیمی هستند.

گلهای منفرد از گلهای مجتمع ، ابتدایی‌تر هستند.
رده بندی عددی
روشی است که درجه تشابهات بین موجودات زنده را با بکار گرفتن معیارهای عددی بررسی می‌کند و نتیجه تجزیه و تحلیل این معیارها را اساس رده بندی قرار می‌دهد.


در رده بندی عددی ، صفات موفولوژیکی در درجه اول اهمیت قرار دارند، زیرا سهل‌الوصول‌تر و آسانتر از سایر صفات قابل بررسی هستند.

در رده بندی عددی ، صفات مورفولوژیکی از ارزشی یکسان برخوردار هستند و معمولا صفات هم ساخت (Homologus) با یکدیگر مقایسه می‌شوند.

در این روشها ، حداقل 60 صفت و یا در حد ایده‌آل 80 تا 100 صفت مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و سپس با استفاده از ماشینهای حساب و رایانه ، منحنی‌ها و دیاگرامهای مربوطه ، ترسیم می‌شوند.
جدول شاخه بندی گیاهان نام فارسی شاخه نام علمی شاخه رده‌های موجود در آن
شاخه ریسه‌داران Tallophyta جلبکها و قارچها
شاخه خزه‌ایها Bryophyta خزه‌ها ، جگرواشها و شاخ‌واشها
شاخه نهانزادان آوندی Pteridophyta پنجه گرگیان ، دم اسبیان و سرخسها
شاخه گیاهان دانه‌دار Spermatophyta بازدانگان و نهاندانگان

مورفولوژی ریشه

مورفولوژی یا ریخت شناسی یکی از شاخه‌های بیولوژی گیاهی است که به مطالعه ساختار بیرونی و ظاهری اندامها و اعضای گیاهان و نحوه نمو آنها می‌پردازد. مورفولوژی ریشه ، یعنی مطالعه ساختار بیرونی و ظاهری ریشه در گیاهان. 


اطلاعات اولیه:

ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب می‌کند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه ، ریشه فاقد برگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش اساسی نداشته و نبودن آن نمی‌تواند به ریشه اصالت عضو مستقلی ر ا بدهد. گر چه ریشه نهاندانگان بطور عادی فاقد برگ است، ولی با اثر دادن هورمونها و تغییر محیط کشت می‌تواند تحول یافته و برگدار شود. ریشه اصلی در گیاهان دو لپه‌ای از رشد ریشه‌چه حاصل شده و بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی می‌ماند. در صورتی که در گیاهان تک لپه‌ای ریشه اصلی خیلی زود از بین رفته ، ریشه‌های نابجا جانشین آن می‌گردند. ساختمان گیاه متشکل از یک محور است با دو بخش یا دو سیستم ، سیستم Shoot که بخش هوایی محور گیاه را تشکیل می‌دهد. و سیستم Root که بخش زیرزمینی محور گیاه را تشکیل می دهد. Shoot متشکل از ساقه و برگ است.

Root یا ریشه به عنوان اندام جذب و تثبیت گیاه در خاک ، تخصص یافته است. علاوه بر این ، ریشه‌ها در امر ذخیره و انتقال مواد هم مشارکت دارند. بخشی از مواد غذایی که در برگها ساخته می‌شود به ریشه انتقال یافته و در آنجا ذخیره می‌شود و در برخی گیاهان مثل هویج ریشه به عنوان اندام ذخیره تخصص یافته است. ریشه ، آب و کانیهای جذب شده را به بخشهای هوایی گیاه منتقل می‌کند و در گیاهان علفی و چوبی ، منبع هورمونهاست.


سیستمهای ریشه‌ای

سیستم ریشه‌ای راست

اولین ریشه که در جنین دانه ساخته می‌شود. ریشه‌چه ، رادیکال یا Rootlet گفته می‌شود. این ریشه ، ریشه اولیه یا اصلی در بازدانگان و اکثر دو لپه‌ایها می‌باشد. به این نوع ریشه که نسبت به ریشه‌های فرعی درشت‌تر است، سیستم ریشه راست یا Tap root گفته می‌شود. در این گیاهان ریشه اولیه در طول زندگی گیاه ، باقی می‌ماند و تولید ریشه‌های جانبی می‌کند. ریشه‌های درشت رشد ثانویه دارند و جذب مواد از خاک توسط ریشه‌های جوان صورت می‌گیرد. این ریشه‌ها تا عمق زیاد خاک ، نفوذ می‌کنند.


سیستم ریشه‌ای افشان

سیستم ریشه‌ای در گیاهان تک لپه‌ایها و نهانزادان آوندی از نوع نابجا Adventitious. Root می‌باشد. در این گیاهان ریشه اولیه مدت زمان کوتاهی فعالیت دارد، بلافاصله ریشه‌های نابجا از گرههای پایین ساقه ، تولید می‌شوند. این ریشه‌ها تقریبا یک سیستم یکنواخت ، تشکیل می‌دهند که این سیستم ، سیستم ریشه افشان fibrius root System می‌گویند. این ریشه‌ها رشد ثانویه ندارند و معمولا در لایه‌های سطحی زمین نفوذ می‌کنند. و تفاوتی از لحاظ ظاهری بین ریشه‌های اولیه و ثانویه وجود ندارد.


ریشه نابجا

اگر ریشه ظاهر شده در گیاه ، حاصل از رشد ریشه‌چه گیاهک نبوده ، یا روی اندامهای دیگر نظیر ساقه ، برگ ، لپه‌ها و حتی پوشش گل پیدا شود، آن را ریشه نابجا می‌گویند. ریشه‌های نابجا مانند ریشه‌های فرعی منشا درونی داشته ، یعنی از تقسیم سلولهای دایره محیطیه یا ریشه‌زا که در مقابل دسته‌های چوبی در استوانه مرکزی قرار دارند، حاصل می‌شوند. فقط در برخی از گیاهان مانند علف چشمه منشاء ریشه‌های نابجا ، خارجی است.

ریشه نابجا ممکن است، کار جذب مواد از زمین را به عهده نداشته باشد. مثلا سبب نگاهداری گیاه به درخت دیگر شده (مانند عشقه) و یا مانند برخی از جنسهای خرما به خار تبدیل شود. بدیهی است، گیاهانی که ریشه نابجا تولید می‌کنند به آسانی می‌توانند به قلمه زدن تکثیر پیدا کنند. عده کمتری از گیاهان استعداد تولید ریشه‌های نابجا را دارند، مثلا در مخروطیان ریشه نابجا بوجود می‌آید.


قسمتهای مختلف ریشه از لحاظ مورفولوژی

ریشه از لحاظ مورفولوژی در مقایسه با ساقه ، گره و میان گره ندارد و در نتیجه تولید برگ و جوانه نمی‌کند. در ریشه‌های جوان ، منطقه پر از تار دیده می‌شود که منطقه تارهای کشنده نامیده می‌شود، تارها تا نوک ریشه ، ادامه ندارند. انتهای بدون تار کشنده ریشه شامل منطقه نمو طولی ، منطقه تقسیم سلولی و منطقه کلاهک است.

کلاهک

رشد طولی ریشه مانند ساقه ، نزدیک به انتهاست. در حالیکه انتهای shoot توسط فلسهای جوانه و یا برگهای جوان ، محافظت می‌شوند، محاظت انتهای ریشه یک توده سلول پارانشیمی به نام کلاهک (root cap) انجام می‌شود. کلاهک محافظت مریستم انتهایی ریشه را بر عهده دارد. با رشد ریشه ، سلولهای پیکر کلاهک می‌ریزند و این سلولها تشکیل یک پوشش چسبنده در اطراف ریشه می‌دهند و به نفوذ ریشه در خاک کمک می‌کنند.

عمر سلولهای کلاهک کوتاه است (حدود 5 - 9 روز)، سلولهای پیر می‌ریزند و سلولهای جوان توسط مریستم انتهایی ریشه ساخته می‌شوند. سلولهای کلاهک معمولا نظم خاصی ندارند، ولی در برخی گیاهان ، سلولهای مرکزی یا میانی کلاهک ساختار منظم موسوم به Columena را تشکیل می‌دهد. سلولهای کلاهک ماده چسبنده و آبدار موسوم به موسیژل ترشح می‌کنند که احتمالا وظیفه دیکتیوزومهای دستگاه گلژی این سلولها است.


ماده از پلاسما لک خارج شده و یک محیط کشت خوبی برای باکتریهای خاک ایجاد می‌کند که با ریشه ارتباط دارند و در امر جذب مواد و املاح به ریشه کمک می‌کنند. کلاهک مرکز دریافت جاذبه زمین است. اگر کلاهک را حذف کنیم، رشد ریشه به طرف پایین نخواهد بود. در مورد کلاهک ، ساختارهای دریافت کننده اثر جاذبه، دانه‌های نشاسته هستند که به دلیل نقش آنها در دریافت جاذبه ، استاتولیت نام دارند. سلولهای حاوی دانه‌های نشاسته ، استاتوسیت نام دارند، که در قسمت مرکزی کلاهک قرار دارند.

منطقه تقسیم سلولی

این منطقه متشکل از پرومریستم و مریستم اولیه است. که در بالای کلاهک قرار دارد. در این منطقه سلولها ، تقسیم می‌شوند. مریستم انتهایی ریشه هم وظیفه تولید سلولهای کلاهک را دارد و هم سلولهای جدید را به پیکر گیاه اضافه می‌کند. مریستم انتهایی ریشه منطقه‌ای به نام منطقه آرام یا خاموش دارد. تعدادی از سلولها در قسمت مرکزی آن ، تقسیم میتوزی کمتری دارند و غیر فعال هستند، این منطقه را منطقه راکد یا quiescent center نام دارد. این سلولها به عنوان سلولهای ذخیره هستند.

منطقه نمو طولی

پس از منطقه تقسیم سلولی ، منطقه نمو طولی قرار دارد. در این منطقه ، سلولها سریعا رشد می‌کنند. طول آنها افزایش می‌یابد و گاهی ده برابر اولیه می‌شود. طول این منطقه در حدود 1 - 10 میلیمتر است. رشد طولی ریشه‌ها به علت رشد طولی سلولهای موجود در این منطقه است. به این منطقه ، منطقه تمایز هم گفته می‌شود.

منطقه بلوغ

بالای منطقه طولی ، منطقه بلوغ قرار دارد که به منطقه تارهای کشنده موسوم است. در این منطقه برخی از بافتها ، بالغ شده‌اند. از جمله اپیدرم یا بشره ریشه که تولید تارهای کشنده را کرده است.

منطقه بافتهای اولیه

بالای منطقه تارهای کشنده ، منطقه بافتهای اولیه است. که همه بافتها در این منطقه بالغ شده‌اند. ریشه‌های ثانویه فرعی در این منطقه از لایه ریشه‌زا ، تشکیل می‌شوند و در ریشه‌های دارای رشد ثانویه ، مریستمهای جانبی در بین بافتهای اولیه ، تشکیل می‌شوند.

ریشه‌ها ، متناسب با اعمال و کاری که انجام می‌دهند، ممکن است تغییراتی حاصل کنند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.


ریشه غده‌ای

در این ریشه‌ها ، ریشه اصلی و فرعی ، پس از آنکه رشد معمولی خود را تمام کردند. رشد راسی آنها متوقف شده ، در بافتهای آنها مواد ذخیره‌ای ، متراکم و انباشته می‌گردد. ریشه‌های غده‌ای از ساقه‌های غده‌ای مانند غده سیب زمینی ، به علت نداشتن جوانه به خوبی متمایز هستند. شکل کلی ریشه‌های غده‌ای تقریبا دوک مانند است، ولی ممکن است کروی یا تخم مرغی شکل نیز بشوند. بهترین نمونه مورد مثال در غده‌های ریشه‌ای ، غده کوکب است.

مورفولوژی غده کوکب

چون غده‌های کوکب از ریشه‌های نابجا بوجود می‌آیند، بنابراین غده‌ها به صورت دسته‌ای در بخش پایین پایه هوایی گیاه ، در خاک قرار می‌گیرند. هر کوکب دارای بخش فوقانی متورم و بخش پایینی نازک و باریک است. از لحاظ مواد ذخیره‌ای ، مواد اندوخته‌ای غده کوکب از جنس پلی ساکاریدی به نام اینولین است. این ماده در فصل تابستان در ریشه‌های فرعی کوکب متراکم شده ، سبب تورم و غده‌ای شدن آن می‌گردد. در اواخر پاییز و اوایل زمستان برگهای بخش فوقانی ساقه خشکیده ، از بین می‌روند.

ساقه در بن چسبیده به غده‌ها هستند، باقی مانده ، در بهار آینده از همین قسمتهای ساقه ، جوانه‌های نابجا آغاز به رشد کرده ، با صرف مواد اندوخته‌ای غده ، ساقه برگدار جدیدی و گیاه جدیدی را بوجود می‌آورند. وقتی ساقه‌های کوچک بخوبی رشد کردند و غده‌های مربوط به آنها ، اندوخته‌های خود را از دست داده و تو خالی پلاسیده شدند. از بین می‌روند. از این پس ریشه‌های نابجای جدیدی در بن ساقه‌های تازه ، ظاهر شده ، در طول تابستان با اندوختن اینولین متورم و غده‌ای شده ، به نوبه خود در بهار دیگر ، رویش جوانه‌های تازه و تشکیل گیاه جدید را تضمین می‌کنند.


ریشه‌های مرکب

مانند ریشه ثعلبها که غده‌ای ساده یا پنجه‌ای شکل هستند. هر غده در این ریشه‌ها از الحاق چندین ریشه فرعی بوجود می‌آید. چنانچه از این ریشه‌ها ، برش عرضی بگیریم، چندین استوانه آوندی پراکنده در یک پارانشیم عمومی دیده می‌شود.

ریشه‌هایی که وظیفه مکانیکی دارند

مانند ریشه‌های خار مانند بعضی از نخلها و یا ریشه‌های هوایی لور (Ficus bengalensis) و ریشه زانیشلیا (Zannichellia)، از این دسته به شمار می‌روند.

ریشه‌های مکنده

گیاهانی مانند سس ، دارواش (Viscum album) و گل جالیز دارای ریشه‌های مکنده‌ای هستند که وارد تنه گیاه میزبان می‌کنند و شیره غذایی آنها را جذب می‌کنند.


ریشه‌های برگی شکل

ریشه بعضی از ثعلبهای نواحی حاره که در سطح خاک یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقه‌های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده و عمل تثبیت کربن را انجام می‌دهند. به این ریشه‌ها ، ریشه‌های برگی گفته می‌شود، گیاه تراپاناتانس (Trape natans) که یک گیاه آبزی است، در محل بندها ساقه دارای ریشه‌های نابجای سبز رنگ با کلروفیل فراوان است. این ریشه‌های نابجای ساقه وقتی بر اثر رشد ساقه در عمق بیشتر آب فرو می‌روند، به تدریج کلروپلاست خود را از دست داده رنگ تیره به خود می‌گیرند.